الهام بهروزی
روزنامهخوانی در ایران روزبهروز در حال تحلیل رفتن است؛
بهطوری که تنها در زیست شمار اندکی از شهروندان باقی مانده است و با وجود این
وضعیت هشداردهنده، نه اهتمامی از سوی مدیران مسوول این نشریات برای یافتن راهکاری
برای اعتمادسازی مردم و نه جدیتی از سوی متولیان رسانه کشور برای اتخاذ سیاستهای
کارامد برای خروج رسانههای مذکور از وضعیتی که در آن گرفتار آمدهاند، دیده میشود.
این دلایل به همراه عوامل دیگر دست به دست هم دادهاند تا روزنامهها و سایر
نشریات مکتوب هر روز بیشتر از پیش منزویتر و ناخواندنیتر شوند.
این وضعیت در استان بوشهر، وضعیتی قرمز پیدا کرده تا جایی
که دکههای مطبوعاتی روزانه تنها چند نسخه معدود از روزنامهها، هفتهنامهها و
مجلات را میآورند، چون میزان خرید شهروندان بوشهری روزبهروز در حال تقلیل یافتن است! این
در حالی است که این استان حدود 63 نشریه مکتوب دارد که همچنان به فعالیت خود ادامه
میدهند. بیشک اینجا، سوالاتی در ذهن شکل میگیرد که چرا با وجود این نشریات،
مردم این منطقه نسبت به خواندن روزنامه و… اینچنین بیمیل هستند و تنها
مخاطبانی اندک آنها را دنبال میکنند. هرچند از پیش برخی از جوابها مشخص بود
اما با این حال، به فضای شهر رفتیم تا از نزدیک و در گفتوگو با برخی از شهروندان
نظرشان در این باره جویا شویم.
یک شهروند بوشهری در این خصوص به بامداد جنوب گفت: روزنامه
قبلا زیاد میخواندم اما الان بهدلیل مشکلات زندگی کمتر پیگیر روزنامهها هستم و
اگر بخواهم خبری را هم دنبال کنم، بیشتر از طریق شبکههای مجازی آن را جویا میشوم.
از وی که شغل آزاد و لیسانس حسابداری دارد، میپرسم که اما
از دید کارشناسان حوزه ارتباطات، تشخیص راستی یا ناراستی اخبار در شبکههای مجازی
برای مخاطب نیاز به سواد رسانهای بالای مخاطب دارد، شما چطور اخبار کذب را از اخبار درست
تشخیص میدهید، در پاسخ به این سوال بیان کرد: کاملا نظر درستی است. بیشک روزانه
در فضای مجازی اخباری از هر دست منتشر میشود ولی من اخبار را عموما از کانالهای
معتبر خبری دنبال میکنم. قطعا هر زمان که فرصتی بهدست بیاورم، روزنامه هم میخرم. اینطور
نیست که مطلقا روزنامه مطالعه نکنم؛ چون معمولا در روزنامهها بسیاری از حوادث و
مسائل مهم روز مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد اما خب، بهدلیل رشد تکنولوژی دیگر
اخبار در کسری از ثانیه در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند و اینکه ما این اخبار
را از کانالهای خبری دنبال میکنیم و گاهی هم تحلیلهای روزنامهها را اگر نیاز
باشد، میخوانیم.
وی در خصوص سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا این دلیل برای
روزنامهنخواندن شما یا بقیه کافی است، توضیح داد: مسلما نه، زیرا عمده روزنامهها
مطالب تولیدی اختصاصی درباره موضوعات مختلف دارند ولی در چند سال اخیر، مطالب و
تیترهای روزنامهها برای من شهروند جذابیتی ندارد و عموما تیترهای خنثایی دارند که
نشان میدهند که دیگر مردم دغدغه آنها نیست. انگار برای رفع تکلیف هر روز چاپ میشوند
و کمتر به نیاز و صدای مردم توجه دارند.
این شهروند با بیان اینکه اگر مردم دغدغه روزنامهها بودند
که تیترهایشان مردمی بود، افزود: روزنامهها در دهه 70 با تیترهای کوبنده خود،
همصدا با مردم بودند و به همین دلیل مردم از آن استقبال میکردند اما الان روزنامهها
حواسشان به حاشیه رفته و انگار گرانیها و سوءمدیریتها را نمیبینند که اینچنین منفعل
منتشر میشوند! در گزارشها و تولیدات روزانه این نشریات صدای مردم گم شده؛ خب،
طبیعی است با این شرایط مردم هم سمت روزنامه نروند.
حرفهای این شهروند، تلنگری است برای اصحاب رسانه که به
گمان خود، از و برای مردم مینویسند. به تیترهای روزنامههایی که روی باجه دکه
روزنامهفروشی جاخوش کردهاند، نگاهی میاندازم و میبینم اغلب تیترهایی محافظهکارانه
یا مسوولپسند دارند و کمتر ردی از تیترهای مردمپسند در آنها دیده میشود.
از خانم جوانی که مشغول بررسی روزنامههای کشوری بود تا از
میان آنها برخی را برای خرید انتخاب کند، اجازه گفتوگو گرفتم که با روی باز پذیرا
شد. او در خصوص اینکه هر روز روزنامه میخرد، به بامداد جنوب گفت: بله، هر
روز روزنامه میخرم؛ چون یکی از کارهای روزمره پدر و مادرم که الان بازنشسته شدهاند،
روزنامه خواندن است.
وی در پاسخ به این سوال نیز که آیا روزنامه خاصی را دنبال
میکنند یا نه هر روزنامهای را که برایشان بخرید، مطالعه میکنند، بیان کرد: بله
روزنامههای «شرق»، «هفت صبح» و هفتهنامه «خلیج فارس» را میخوانند
اما الان هر چه میگردم شماره امروز آن را پیدا نمیکنم. مدتی است که این طوری شده
و ناچارم هر روز شماره روز قبل را برای آنها بخرم.
به او میگویم که چرا روزنامههای استانی را نمیخرید،
توضیح داد: قبلا میخریدم اما دیدم که این روزنامهها مدتی است که کمتر پیگیر
موضوعات روز استان هستند و اینطور تصور میکنم که هر جا به نفعشان است، موضوع یا
معضلی را پیگیر میشوند و از خواسته و نیاز و مشکلات مردم غافل هستند یا بهتر
بگویم، با محافظهکاری در این باره مینویسند. ببینید مثلا ما الان در عالیشهر
مشکل آنتندهی داریم. البته این مشکل برای خانههای ویلایی و همکف مثل ما وجود
دارد که شبکههای تلویزیونی را بهراحتی نمیتوانیم داشته باشیم چون آنتن در ارتفاع
پایین نمیتواند این شبکهها را پوشش بدهد! خب، این مشکل است که هیچکس به آن
رسیدگی نمیکند!
وی ادامه داد: از اینرو، من مخاطب دستکم انتظار دارم که
روزنامه استانی به میان مردم بیاد و از درد آنها بنویسد، نه دائم بر اساس گفتههای
مسوولان، گزارش بنویسد. البته گاهی شمارههایی از این روزنامهها را که در گزارشهای
مردمی یا گفتوگوهای مردمی یا هنری میبینم، میخرم ولی خب، با توجه به سلیقه پدر
و مادرم که مخاطبان اصلی روزنامه هستند، بیشتر روزنامههای سراسری را میخرم که
راضی باشند.
از این شهروند در خصوص انتظاری که از محتوای رسانههای بومی
دارد، پرسیدم. او در این باره گفت: ببینید یکی از مشکلاتی که مردم این روزها با آن
خیلی درگیر هستند گرانی و تورم است که همه ابعاد زندگی آنها را تحت شعاع قرار
داده، از گرانی لبنیات و حبوبات و گوشت و مرغ و میوه گرفته تا مسکن و ماشین و…،
این گرانیها زندگی مردم را مختل کرده، شما همین الان به تیتر روزنامههایی که
مقابلتان قرار گرفته، یک نگاهی بیندازید، چند تیتر در این زمینه میبینید؟! قطعا
پاسختان امیدبخش نیست؛ چون اغلب تیترها، تیترهای کلیشهای و توخالی هستند و جرات
نمایان کردن سوءمدیریتها را ندارند؛ چراکه به مسوولان برمیخورد! از این رو،
صاحبان این نشریات چارهای ندارند که محافظهکارانه بنویسند تا بتوانند به فعالیتشان
ادامه بدهند.
وی یادآور شد: افزون بر این، مشکلات مردم اینقدر زیاد شده و
جیبشان کوچک که روزنامه دیگر اولویتشان نیست. البته تبلیغی هم صورت نمیگیرد و
عزمی هم وجود ندارد که مردم را به سمت روزنامه خواندن سوق بدهد ولی من این تصور را
دارم که اگر تیتر روزنامهها مبتنی بر نیاز و سلیقه مردم باشد، از آنها بهتر
استقبال خواهد شد و همچنین اگر به موقع روی باجه بنشینند، قطعا وضعیت بهتری برای
فروش پیدا میکنند چون اخبار سوخته دیگر ارزش خواندن ندارد.
از این خانم تشکر میکنم و به سمت صاحب دکه روزنامهفروشی
میروم و از او درخصوص وضعیت فروش روزنامهها سوال میگیرم. آرامی که یکی از دکهداران
قدیمی بوشهر است، در این باره به بامداد جنوب گفت: استقبال همچنین ضعیف است به
طوری که امسال از برخی از روزنامههای کشوری بین 2 تا 5 نسخه روزنامه میآوریم که
از این تعداد، باز هم یکی دو شماره باقی میماند. در کل، میزان فروشمان در مهرماه
زیر 30 درصد بوده که این موضوع موجب نگرانی ما شده است. الان زندان تنها بازار
فروش روزنامه است که زندانیها مرتب از ما خرید دارند.
وی با بیان اینکه در دهه هفتاد و هشتاد، استقبال مردم طوری
بود که گاهی برای خرید روزنامه صف میبستند، افزود: اما الان تعداد مخاطبان ما از
انگشتان دست کمتر شده، روزنامههای ورزشی فروش خوبی دارند که آن هم در یک ماه اخیر
به دلیل تاخیر پروازهای تهران به بوشهر، روزنامهها عصر یا صبح روز بعد به دستمان
میرسد که این موضوع سهم بسزایی در افت مشتریان روزنامه در یکی دو هفته اخیر داشته
است. امیدوارم این مشکل با پیگیری مسوولان برطرف شود.
آرامی در پاسخ به این سوال که وضعیت فروش نشریات استانی
چگونه است، توضیح داد: از میان نشریات استانی فقط سه تا فروش خوبی دارند که شامل
هفتهنامه «خلیج فارس» و روزنامههای «بامداد جنوب» و «پیام عسلویه» میشود. بقیه
نشریات مخاطبان کمتری دارند ولی روی هم رفته، سال گذشته نشریات استانی وضعیت بهتری
داشتند. مردم هر روز کمتر از قبل روزنامه میخوانند و همین باعث بیانگیزگی ما شده
و تنها وجود چند مخاطب حرفهای روزنامهخوان باعث شده که چراغ این دکه را در
روزهایی که هنوز شهرداری اقدام جدی برای انعقاد قرارداد با ما نکرده است، روشن نگه
داریم.
وی تاکید کرد: البته بازار فروش روزنامه باطله خوب است اما
با توجه به تجربهای که در طول این 20 و اندی سال در حوزه فروش روزنامه و نشریات
مکتوب داشتیم، غبطه میخوریم که چرا روزنامه از سوی شهروندان امروزی نادیده گرفته
میشود و هیچکس هم فریادرس آن نیست.
source