Wp Header Logo 735.png

الهام بهروزی

عروسک‌ها دنیای شگفت‌انگیز و در عین حال، سرگرم‌کننده و
جذابی دارند به‌ویژه‌ عروسک‌های سنتی! این عروسک‌ها که اغلب با مواد بازیافتی و
تکه پارچه‌های باقیمانده از خیاطی مادران یا زنان فامیل درست می‌شدند، بخشی از
روزهای دخترکان را در دهه‌ ابتدایی زندگی‌شان تشکیل می‌داد و بسان همدم و مونسی
شنوا، به رویاهای دخترانه آن‌ها راه می‌یافت. این عروسک‌ها در دنیای خیالی این
دختران، گاه در کسوت مادر، گاه دختر، گاه دوست و گاهی هم در نقش‌های دیگر ظاهر می‌‌شدند
و پابه‌پای تخیلات آن‌ها در بازی جان می‌گرفتند.

عروسک‌های سنتی یا بومی تا دهه 60، در زیست دختران ایرانی
نمود و حضور بسیار پررنگی داشتند، چراکه در این دهه، ضمن اینکه کشور در گیر و دار
جنگی ناخواسته و اقتصادی پریشان گرفتار آمده بود، سنت‌ها همچنان در میان مردم از
ارج و قرب بیشتری برخوردار و زندگی‌ها هنوز با دنیا مدرن عجین نشده بود. در این
میان، عروسک‌های موجود در بازار تنها بخشی از دنیای کودکانه دختران دهه شصتی را تسخیر
کرده بود و این عروسک‌های دست‌ساز و سنتی بود که سهم قابل‌توجهی در دنیای این
دختران داشتند.

 عروسک‌هایی که با
گذر زمان به‌تدریج از زیست دختران دهه‌های بعد خارج شده و جای خود را به عروسک‌های
گویا و فاتنزی و متنوعی دادند که بیشتر آن‌ها زیبا و صورتی آرایش کرده داشتند. این
عروسک‌ها کم‌کم به ملکه‌های دوران کودکی این دختران تبدیل شدند؛ اما هرگز
نتوانستند نقشی را که عروسک‌های سنتی در غنای فرهنگی و هویتی یک سرزمین ایفا می‌کردند،
به خود بگیرند.

عروسک‌های سنتی در عین سادگی و معمولی بودن، نمایه‌هایی از
فرهنگ و هویت منطقه‌ای در درون خود جای داده بودند که در آن‌جا پدید آمده‌اند.
پوشش این عروسک‌ها مبتنی بر الگوهای پوششی زنان و به‌ندرت مردان آن منطقه است. در
گستره ایران با عروسک‌های متنوع و متعددی مواجه می‌شویم که بر اساس اندیشه، زیست و
خلاقیت و هنرمندی نیاکان اقوام ایرانی هستی یافته‌اند. نکته جالب توجه این است که
این عروسک‌ها همیشه جنبه بازی و سرگرمی نداشته و برخی برای حضور در مناسک‌های و
آیین‌های ملی- مذهبی ساخته می‌شدند و از این‌رو در نمایش باورها و اعتقادات مردم
یک منطقه نیز نقش‌آفرینی می‌کردند.

این عروسک‌ها که نقش بی‌بدیلی را در بازتاب هویت و تبیین
فرهنگ فولکلور قوم‌های ایرانی ایفا می‌کنند؛ امروزه از گزند عصر مدرنیته و اسباب‌بازی‌های
گویا و دیجیتالی به‌ویژه عروسک‌های رنگاوارنگی مثل عروسک‌های باربی که با خود
فرهنگ ناشناخته و زیباشناختانه‌ای را وارد کشور کرده، در امان نمانده و برخی از آن‌ها
به‌کلی به فراموشی سپرده شده و برخی هم به کمک دوستداران فرهنگ ایرانی بازسازی و
در فهرست ملی ثبت شده‌اند.

 از جمله عروسک‌هایی
که تاکنون در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌اند، می‌توان به دوتوک: عروسک بازیچه
خراسان جنوبی، روستای سربیشه؛ دُهتُولوک: عروسک‌های استان هرمزگان جزیره قشم؛ لیلی
یا لیلی بازبازک: عروسک سه استان خوزستان، چهارمحال و بختیاری و فارس؛ بی‌بی کُگ: عروسک‌های
آیینی
بازیچه زرتشتیان یزد؛ قورچوق: عروسک بازیچه قوم ترکمن؛ لال ِبهیگ یا لال عروس،
عروسک لال، لال عاریس: عروسک بازُفت چهارمحال و بختیاری؛ بوکه بارانه: عروسک آیینی
مربوط به مراسم باران‌خواهی استان کردستان؛ مینابازی: عروسک نمایشی مربوط به استان
فارس؛ تکه: عروسکی در استان اردبیل؛ عاروسو: عروسک بازیچه استان کرمان، شهر بابک؛ لوپک
چَمکی یا ماهی ملک: عروسک آیینی استان کرمان، عباس
آباد قلعه گنج، روستای تم گران؛ تادونه:
عروسک آیینی اقوام گالش (چشم زخم) استان مازندران؛ عاروسک جُلی: عروسک بازیچه استان
یزد، شهر ابرکوه و عروسک چشم زخم فارس اشاره کرد.

از دید کارشناسان هنری، عروسک‌ها شامل عروسک نمایشی، عروسک بازیچه،
عروسک مجسمه‌ها، عروسک‌های بومی سنتی و عروسک‌های آیینی می‌شوند که عروسک‌های بازیچه
به عروسک‌هایی گفته می‌شود که دست کودکان است و برای بازی از آنها استفاده می‌شود که
زیرمجموعه آن عروسک‌های بومی
سنتی است و فرهنگ منطقه را به نسل آینده منتقل می‌کند. عروسک‌های آیینی هم
عروسک‌هایی هستند که از گذشته‌های دور با انسان بوده‌اند و برای شفای بیماران‌، عروسک‌های
بلاگردانی، عروسک‌های حاجت‌مندی و …  استفاده می‌شدند که این‌ها هر کدام با خودشان قصه‌های
جذابی دارند.

از دید آن‌ها، این عروسک‌ها رسانه هستند و بدون اینکه حرف بزنند،
می‌توانند لباس و پوشش، چهره و فرهنگ یک منطقه و اقلیم آن را به مخاطبانشان منتقل
کنند. از این‌رو، هویت ما به این عروسک‌ها گره‌ خورده است. بی‌شک احیا و باززنده‌سازی
این میراث ناملموس فرهنگی، تاثیر بسزایی در بازنمایی تمدن کهن ایران دارد. چون این
عروسک‌ها نمایه‌های درخشانی از هویت ملی و فرهنگی این سرزمین را در خود جای داده‌اند.

این‌جا این سوالات پیش می‌آید که چطور شد که عروسک‌های سنتی
روزبه‌روز در زیست مردمان به‌ویژه کودکان امروزی ایران کمرنگ‌تر شد؟! متولیان حوزه
میراث ناملموس فرهنگی چرا در برابر فراموشی این عروسک‌ها این‌گونه منفعل ظاهر شدند
و خیلی دیر برای مستندسازی و ثبت ملی این میراث اقدام کردند؟ حذف این عروسک‌های
سنتی از زیست کودکان امروزی چه پیامدهای با خود به همراه داشت؟ آیا اگر این عروسک‌ها
جای کوچکی در دنیای روزانه این کودکان داشتند، آن‌ها در عصر حاضر این‌گونه دچار
پارادوکس هویتی می‌شدند؟!

این سوالات روشن می‌کند که عروسک‌های سنتی تنها یک عروسک
نبوده و نیستند، بلکه جزء مهمی از فرهنگ عامه یک منطقه یا قوم شناخته می‌شوند که
حذف نامحسوس آن‌ها از دنیای بازی کودکان امروزی، یک خلأ یا حفره فرهنگی را ایجاد
کرده است.

یک استاد دانشگاه و فرهنگ‌پژوه که متولد دهه 60 است و در
حال حاضر استاد دانشگاه در رشته هنر است، در این باره به بامداد جنوب گفت: عروسک‌های
دست‌ساز در تعامل و صلح با زندگی و طبیعت در اشکال و فرم‌های مختلفی پدید آمده‌اند.
این دست‌ساخته‌ها از دل فرهنگ و بوم یک منطقه و با مواد بازیافتی و دم دست با
احترام به محیط زیست درست شده‌اند. این ویژگی‌ها نشان می‌دهد که محیط زیست و فرهنگ
در گذشته در زیست نیاکان این سرزمین از اهمیت والایی برخوردار بوده است و تمدنی که
در آن دوران وجود داشته، یک تمدن درخشان بوده، چون که در آن تکامل حیات بشری در
صلح با طبیعت صورت گرفته است.

پدیده زمانی با بیان اینکه کودکی ما با این عروسک‌ها رنگی و
شاد بود، افزود: این عروسک‌ها شاید حرف زیادی در مقابل عروسک‌های پلاستیکی و
فانتزی نداشته باشند، اما روحی که در این عروسک‌ها وجود داشت، هرگز در عروسک‌های
شکیل و زیبای امروزی آن را نمی‌بینید؛ چون در پیکره این عروسک‌ها بخشی از فرهنگ و
هویت ما گنجانده شده بود. لباس‌های آن‌ها، همان لباس‌هایی بود که در منطقه ما رواج
داشت. در کل ظاهر آن‌ها منطبق با زیست، آداب و فرهنگ منطقه خودمان طراحی شده بود.
بنابراین با آن به راحتی هم‌ذات‌پنداری می‌کردیم.

وی با اشاره به اینکه شاید 5 ساله بودم که این عروسک را
شناختم، تصریح کرد: روزی رفته بودم خانه خاله پدرم و هیچ اسباب‌بازی با خودم نبرده
بودم. خاله پدرم برای این‌که حوصله من سر نروم، با سر شیشه نوشابه، چوب دسته
جارویی که از برگ نخل ساخته شده بود و مقداری پارچه، یک عروسک سنتی که عوام به آن
«بیگک» می‌گفتند، ساخت. این بیگک بعد از آن روز، به محبوب‌ترین عروسک و اسباب‌بازی
من تبدیل شد. خیلی با آن صمیمی بودم. در این صمیمت مادرم هم نقش داشت، چون گاهی آن
را به دست می‌گرفت و از زبان آن، برایم یک قصه را تعریف می‌کرد.

زمانی با تاکید بر اینکه این بیگک لباس محلی شبیه لباس زنان
لر که از سوی زنان منطقه شمال استان هم استفاده می‌شد، بر تن داشت، گفت: لباسش
موجب خاص شدن او شده بود. الان که فکر می‌کنم می‌بینم که این عروسک با زبان
غیرمستقیم، هویت فرهنگی مرا به من القا می‌کرد. این عروسک حتی زمانی که خودم یا
مادرم به جایش صحبت می‌کردیم، تهرانی حرف نمی‌زد، بلکه با گویش جنوبی حرف می‌زد
اما شما عروسک‌های امروزی را یبینید، آنقدر امروزی طراحی شده‌اند که حتی وقتی می‌خواهید
به جای آن‌ها صحبت کنید خواه ناخواه تهرانی حرف می‌زنید!

وی، باززنده‌سازی و ثبت ملی عروسک‌های سنتی را امری ضروری
برای حفظ این میراث ناملموس فرهنگی  دانست
و یادآور شد: دنیای دختران ما، امروزه تهی از این عروسک‌های نوستالژیک هویتمند شده
است، این نشان می‌دهد که ما چنان مجذوب دنیای مدرنیته شده‌ایم که خواسته یا
ناخواسته از داشته‌ها و میراث فرهنگی اجدادی خود غافل شده‌ایم. قطعا بازآفرینی این
عروسک‌ها و آموزش ساخت آن‌ها در مراکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری و کودکان که
متولی حوزه کودک و نوجوان است، ضمن اینکه کودکان را با دنیای عروسک‌های سنتی و
بومی مانوس می‌کند، به آن‌ها می‌آموزد که با استفاده از مواد بازیافتی می‌توان
عروسک‌های زیبا ساخت و به محیط زیست احترام گذاشت و در صلح با آن زندگی کرد.

زمانی، همچنین برگزاری جشنواره‌های عروسک‌های سنتی در ضمیمه
جشنواره‌های گردشگری در سراسر کشور، راه دیگری برای احیا و بازگشت این میراث
ارزنده فرهنگی به چرخه حیات و زیست کودکان امروزی دانست که مدهوش دنیای بازی‌های
دیجیتالی و تخیلی شده‌اند و در این باره تاکید کرد: برپایی این جشنواره‌ها می‌تواند
برای نسل امروزی تازگی داشته باشد. جشنواره‌های عروسکی هم می‌تواند به شکل مستقل
اجرا و هم در بدنه جشنواره‌های دیگری که در حوزه گردشگری برگزار شود، تعبیه شود.

به عقیده وی، به کمک این رویدادها می‌توان ضمن بازنمایی
عروسک‌های مناطق مختلف، تاریخچه‌ای از این دست‌سازه‌ها را به دست آورد. بی‌شک
بسیاری از عروسک‌های سنتی به‌دلیل نقش و کارکردی که در توسعه و تقویت فرهنگ عامه دارند،
با ظاهر شکیل و زیبایشان می‌توانند جایی برای خود در دنیای کودکان امروزی پیدا
کنند. پس متولیان امر باید در احیای آن‌ها متناسب با ذائقه و سلیقه کودکان امروزی اهتمام
بیشتری داشته باشند؛ چراکه فراموشی این میراث کهن، برابر است با خاموشی بخشی از
فرهنگ فولکلور ایران.

 

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *