خدمات سئو سایت
حساب AdWords شما برای سودآوری نیازی به پیچیده بودن ندارد، اما تنظیمات و ترفندهای کمی (اغلب فراموش شده) وجود دارد که می تواند تفاوت زیادی در ROI ایجاد کند. بسیاری از اوقات این چیزهای “کوچک” می توانند تفاوت بین از دست دادن و کسب درآمد در تبلیغات شما باشند.
من حسابی را تحویل گرفتم که وضعیت وحشتناکی نداشت، اما برای جلوگیری از خونریزی به کمک کمی نیاز داشت.
من شما را در مراحل اولیه خود برای سودآور کردن این حساب راهنمایی می کنم:
ردیابی تبدیل اطمینان از اینکه تبدیل ها به درستی ردیابی می شوند باید همیشه مرحله شماره 1 باشد. اگر هدف شما به دست آوردن سرنخ یا فروش است، باید بدانید که آیا هزینه تبلیغات شما منجر به تولید سرنخ یا فروش با قیمتی است که می توانید بپردازید. شما نمی توانید چیزی را که نمی توانید پیگیری کنید، بهبود بخشید.
(با CallRail مصاحبه ای انجام دادم که چگونه ردیابی تماس در سطح کلمه کلیدی به من کمک کرد تا هزینه هر خرید را تا 66% کاهش دهم، اما این تنها بخشی از داستان است. من ادغام CallRail با AdWords را مرحله 0.5 در نظر می گیرم زیرا به من امکان می دهد تماس های تلفنی را ردیابی کنم. کسب و کار به عنوان پیشرو.)
سرنخ های فرم را برای win هنگامی که من حساب را تحویل گرفتم، سرنخ های فرم به صورت دستی از طریق یک صفحه گسترده ردیابی می شدند. هیچ ادغام با AdWords وجود نداشت. این نه تنها اتلاف وقت زیادی بود، بلکه نادرست و مستعد خطا بود.
من باید سرنخ‌های فرم را به کلیک‌های AdWords گره بزنم.
اما ابتدا، برای ردیابی آن سرنخ ها، باید یک صفحه تشکر ایجاد کنم.
برای وب‌سایتی که ما برای آن تبلیغ می‌کردیم، هیچ صفحه تشکر، تأیید ایمیل یا نشانه‌ای بصری مبنی بر دریافت سرنخ وجود نداشت. صفحه تازه رفرش شد این منجر به ارسال فرم‌های دوتایی و سه‌گانه (که به‌عنوان سرنخ جداگانه حساب می‌شد) و تماس‌های بعدی فقط برای بررسی اینکه پیام‌ها دریافت شده‌اند (و به عنوان سرنخ حساب می‌شوند) شد.
از دیدگاه تجربه کاربری، باید به مردم اطلاع دهید که پیام‌هایشان را دریافت کرده‌اید، منتظر چه چیزی باشید، چه مدت باید منتظر بمانند، و به سادگی بگویید: «از تماس با ما متشکریم».
صفحه تشکری که من ایجاد کردم به مشتریان بالقوه اجازه می دهد بدانند که می توانند در عرض 24 ساعت منتظر پاسخ باشند. همچنین پاسخ هایی به برخی از سوالات متداول ارائه می دهد و حاوی یک کد رهگیری است که امکان ردیابی سرنخ های فرم را در حساب AdWords فراهم می کند.
اکنون که من در حال ردیابی تماس‌ها و فرم‌های سرنخ‌های دریافتی از PPC بودم، لازم بود به چند ناظر دیگر و تنظیمات اساسی توجه کنم که حساب را به مرکز هزینه تبدیل می‌کرد و برخلاف یک تولیدکننده سرنخ بسیار سودآور.
کلمات کلیدی منفی در این حساب خاص، آنها سعی کرده بودند گروه های تبلیغاتی را با کلمات کلیدی منفی شکل دهند، بنابراین هیچ همپوشانی در مورد جستجوهایی که کدام تبلیغات را نشان می دهد وجود نداشت. ایده بدی نیست، اما آنقدر جامع انجام شد که مدیریت آن تقریبا غیرممکن بود. و عبارات مارک دار همچنان در جستجوهای عمومی ظاهر می شدند.
نکته منفی اصلی (جناسی در نظر گرفته شده) این بود که هیچ لیست کلیدواژه منفی در کل حساب وجود نداشت.
تمرکز این تبلیغ کننده بر روی انواع کارهای تعمیر و نصب خانه بود. آنها برای جستجوهای مربوط به تعمیرات خودرو و وسایل نقلیه، خدماتی که ارائه نمی‌دهند، تعداد زیادی جستجو (و کلیک) دریافت می‌کردند.
افزودن نکات منفی برای کلیدواژه‌های ماشین، کامیون، خودرو و خودرو شروع خوبی بود. با نگاهی به گزارش‌های جستجو، متوجه شدم که جستجوهای زیادی وجود دارد که به وضوح به وسایل نقلیه مربوط می‌شوند، اما از عباراتی مانند عقب، راننده و بغل استفاده می‌کنند. همچنین، بسیاری از جستجوها از شماره خودرو و/یا شماره مدل استفاده می‌کردند، بنابراین دریافتم که فهرستی از خودروها و مدل‌های محبوب را به عنوان یک فهرست کلیدواژه منفی جداگانه اضافه کردم.
از آنجایی که بیشتر کلمات کلیدی با عبارت مطابقت داشتند، شرایط گران قیمت «تعمیر اضطراری» را ایجاد می‌کردند، اما این تجارت خدمات 24 ساعته ارائه نمی‌داد. برخی از این کلمات کلیدی بیش از 40 دلار CPC بودند، بنابراین حذف عبارت “اضطراری” یک پیروزی سریع دیگر بود.
همچنین هیچ نگاتیو عمومی برای چیزهایی مانند تصاویر، ویدئوها، آموزش و مشاغل وجود نداشت، بنابراین آنها نیز با دقت به عنوان نگاتیو اضافه شدند. (وقتی خودتان این کار را انجام می دهید، اطمینان حاصل کنید که جستجوهایی را که می خواهید از نمایش مستثنی نکنید.)
در نهایت، جستجوهایی در مورد «چگونه» و «آن را خودتان انجام دهید» انجام شد، اما من کمتر مطمئن بودم که چگونه آنها تبدیل می‌شوند. من آنها را در ابتدا مستثنی نکردم زیرا می خواستم قبل از اضافه کردن آنها به عنوان منفی، برخی از داده های تبدیل را دریافت کنم.
بلافاصله، نرخ کلیک تقریباً دو برابر شد. نرخ پرش حدود 10 درصد کاهش یافت.
انجام تحقیقات کلیدواژه منفی می تواند تا حد زیادی هزینه تبلیغات هدر رفته را در مراحل ابتدایی حساب PPC به حداقل برساند. همچنان که همچنان به نظارت بر گزارش‌های جست‌وجو ادامه می‌دهید، در طول زمان با جستجوهای عجیب و غریب و نامربوط زیادی روبرو خواهید شد، اما هر مدیر خوب PPC باید درست قبل از روز اول وقت بگذارد تا این را تنظیم کند.
افزونه‌های آگهی افزونه‌های آگهی برای این حساب وجود نداشت. همانطور که تقریباً هر مطالعه یا مقاله در مورد پسوندهای تبلیغاتی توضیح می دهد، آنها نرخ کلیک را افزایش می دهند و یک عامل مثبت در امتیاز کیفیت هستند. این به نوبه خود مبلغی را که باید برای هر کلیک برای همان موقعیت تبلیغاتی پرداخت کنید، کاهش می دهد.
من به همه کمپین‌ها لینک‌های سایت، فراخوان‌ها، نظرات و برنامه‌های افزودنی تماس اضافه کردم. در هر مورد، آنها CTR و نرخ تبدیل را افزایش دادند که هزینه هر سرنخ را کاهش داد.
از آنجایی که این یک کسب‌وکار منطقه خدماتی چندمکانی بود، من فقط برنامه‌های افزودنی موقعیت مکانی را به مکان‌هایی اضافه کردم که بازبینی‌های کافی برای نشان دادن رتبه‌بندی‌های ستاره مرور محلی در آگهی داشتند. این تغییر جدیدتری است که Google انجام داده است تا به رتبه‌بندی‌های ستاره‌ای پیوست شده به «Google برای کسب‌وکار من» اجازه دهد در تبلیغات نشان داده شوند.
من همچنین در حین انجام تحقیقات متوجه شده بودم که پیوندهای سایت پویا نشان داده می شوند، اما برای مکان های اشتباه، بنابراین از فرم گوگل برای انصراف از نمایش آنها استفاده کردم. AdWords به‌روزرسانی شده است تا دیگر نیازی به ارسال فرم به Google برای انصراف از برنامه‌های افزودنی پویا نباشید. می‌توانید دستورالعمل‌های به‌روزرسانی شده در مورد نحوه حذف افزونه‌های خودکار را در اینجا بیابید.
اخیراً قطعات ساختار یافته، جدیدترین افزونه AdWords را اضافه کردم، که عملکرد بسیار خوبی نیز داشته است.
Wrapupاز آنجایی که من بسیاری از این تغییرات را همزمان با تنظیم ردیابی تبدیل مناسب انجام دادم، نمی‌توانستم دقیقاً ببینم هزینه به ازای هر سرنخ و نرخ تبدیل چه تأثیری دارد.
خبر خوب این است که گوگل آنالیتیکس به این حساب مرتبط شده است، بنابراین می‌توانم نرخ پرش و چند معیار تعامل دیگر را قبل و بعد از تغییرات مقایسه کنم. تجزیه و تحلیل ها بی نقص نیستند، زیرا بسیاری از افراد مستقیماً از صفحه فرود تماس می گیرند که به نظر می رسد یک پرش است. اما هنوز هم توانستم تخمین مناسبی از نحوه مقایسه عملکرد قبل و بعد از ادغام ردیابی تبدیل به دست بیاورم.
من برای کمک به تخمین نرخ تبدیل قبل از ردیابی بر اساس نرخ پرش، چند تحلیل آماری اولیه انجام دادم:
پس از چند تغییر ساده، حجم سرنخ (و کیفیت) افزایش یافت، هزینه هر سرنخ کاهش یافت و حساب شروع به ارائه یک ROI مثبت کرد.
همانطور که داده های تبدیل بیشتری وارد شد، من توانستم حساب را بر اساس بخش هایی مانند روز هفته، مکان و دستگاه کاربر بهینه کنم. نتایج قابل توجهی در چند هفته اول به دست آمد.
آیا داستان های مشابهی در مورد تصاحب حساب ها در وضعیت بد دارید؟ از چیزی شگفت زده شده اید؟ در نظرات به من اطلاع دهید!