با شروع سال تحصیلی مسئله آموزش و اشکالات آن بار دیگر مطرح شد، اشکالاتی که بنا به گفته اعم کارشناسان حل و فصل آن زمان و تجربه زیادی نیاز دارد. بدون تردید حل مسائل آموزشی نیازمند آزمون و خطاهای بسیار است، اما تمام مسائل و مشکلاتی که با شروع سال تحصیلی خودنمایی میکنند به ایرادات کتب درسی یا نحوه گرفتن امتحانات نهایی برنمیگردد؛ چراکه مشکلاتی هم در این بین وجود دارد که نیازمند گذر زمان بحث و بررسی یا آزمون و خطا برای برطرف کردنش ندارد؛ مشکلاتی نظیر تحقیر خانواده کمبضاعت با هدف گرفتن شهریه یا همان کمک به مدرسه، کمکی که این روزها برای خانوادههای زیادی به یک دغدغه و حتی معضل تبدیل شدهاست.
سالهاست که تمام وزرای آموزش و پرورش و بالادستیها و پاییندستیهای آنها به خوبی میدانند که هیچ مدرسهای وجود ندارد که از دانشآموزان وجه قابلتوجهی بابت کمک به مدرسه دریافت نکنند وجهی که به گفته اعم وزرای آموزش و پرورشی قانونی نیست، اما این بیقانونی سالهاست که بیخ گوش آقایان رخ میدهد، بیآنکه هیچ مدیری تا به امروز بابت آن توبیخ شدهباشد.
زیر سایه نبود نظارت کافی بر آنچه در مدارس دولتی میگذرد یا شاید هم به دلیل باز گذاشتن دست این مدارس برای گرفتن شهریه، تقریباً همه خانوادهها ناچار به پرداخت شهریهای تحت عنوان کمک به مدرسه هستند؛ شهریهای که اگر خانوادهای شرایط پرداختش را نداشتهباشد، ناچار است آن را به طرق دیگر تسویه حساب کند؛ میخواهد دادن اقلام باشد یا تمیز کردن مدرسه یا حتی تعمیر نیمکتها. در واقع خانواده هیچ دانشآموزی با بهانه یا بیبهانه نمیتواند از زیر پرداخت این شهریه نامتعارف شانه خالی کند، چراکه علاوه بر تحقیر ممکن است فرزندش حتی از ادامه تحصیل یا حتی دادن امتحان هم منع شود.
پدر و مادرها فرزندانشان را برای آموزش راهی مدارس میکنند؛ آموزشی که بدون شک فقط در کتب درسی نیست، دانشآموزان در مدرسه علاوه بر تحصیل باید راه و روش زندگی و اخلاقمداری هم بیاموزند، اما این مهم چطور ممکن است وقتی تصمیمگیرندگان در رأس مدرسه با روشهای غیراخلاقی به خواستههای خود میرسند و از هیچ توهین و تحقیری در این راستا فروگذار نیستند.
کمتر کسی در مدارس دولتی تحصیلکرده و لحن تحقیرآمیز مدیر و ناظم با دانشآموزان را هنگام دریافت شهریه (کمک به مدرسه) ندیدهاست؛ رفتاری توهینآمیز که نه فقط در تخریب روحیه دانشآموز تأثیر زیادی دارد که گاهی حتی برخی را از تحصیل دلزده میکند. حال آنکه مدارس قرار است پایگاهی باشند برای تربیت فرزندانمان جهت ساختن جامعهای بهتر، اما چطور میتوان امیدوار بود با این نگاه از بالا به پایین و تحقیرآمیز فارغالتحصیلان این مدارس بتوانند جامعهای بهتر را رقم بزنند. آیا این هدفی است که از دایر شدن مدارس دنبالش بودیم؟!
عصر روز دوشنبه خبری روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت، افکار عمومی را به شدت جریحهدار کرد، خبری که حکایت از مجبور شدن یک مادر به تمیز کردن مدرسه جهت ثبتنام فرزندش داشت. خبر تلخ و ناراحتکنندهای که بیشک بسیاری تجربه آن را داشتند و شاید از سر شرمساری با کسی بازگو نکردهبودند. این واقعه تلخ، اما یک روز در اطلاعیه آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران به نوعی رد شد؛ اطلاعیهای که، اما هیچ کمکی به حل مشکل نکرد، خصوصاً که ابهامات زیادی را در پی داشت. بدون شک افکار عمومی نیاز به روشنگری در این راستا داشت، اما در اطلاعیه منتشر شده هیچگونه توضیحی از جزئیات ماجرا داده نشدهبود و تنها به این بسنده شد که «براساس بررسی انجام شده، آنچه تاکنون محرز شده، با مطلب منتشر شده در فضای مجازی فاصله معناداری دارد.» بدون شک اگر اتفاق رخ داده با آنچه در فضای مجازی منتشر شدهبود، همخوانی نداشت در اطلاعیه آموزش و پرورش باید توضیحات بیشتری برای قانع شدن افکار عمومی داده میشد، اما حالا با توجه به متن پرابهام این اطلاعیه تنها یک برداشت میشود کرد، حمایت یکطرفه آموزش و پرورش از مدرسه متخلف و این یعنی تلخترین اتفاق ممکن در مواجهه با این رخداد است، چراکه میتواند پیامی غیرمستقیم برای پدر و مادرها داشتهباشد، به این معنا که پرداخت کمک به مدرسه حتی اگر در ظاهر قانونی نباشد، غیرقانونی هم نیست و خانوادههایی هم که به هر دلیلی توان پرداخت آن را ندارند، باید خود را آماده هرگونه رفتار و برخورد تحقیرآمیزی کنند! بدونشک این نمیتواند دیدگاه آموزش و پرورش باشد، اما انتظار میرود این ارگان که وظیفه سنگینی به دوش دارد، به گونهای رفتار کند که چنین تصوراتی ایجاد نشود. خصوصاً اینکه چنین اتفاقاتی بهترین گزک برای دشمنان است.
source