Wp Header Logo 1040.png

حمید زارعی

انتخابات در هر کشوری چه از منظر زندگی و چه از منظر سیاسی، اهمیت بسیاری
دارد. در جمهوری اسلامی، انتخابات حتی فراتر از سیاست تبدیل به سبکی از زندگی شده است
و در عمر نزدیک به نیم قرن از عمر جمهوری اسلامی، توصیه رهبران و حاکمیت به حضور حداکثری
مردم در انتخابات بوده است
.

اصولا کشورهایی که در آن‌ها انقلاب می‌شود و نظامی سیاسی سر کار می‌آید،
مردم را بیشتر در حال بسیج سیاسی نگاه می‌دارند، زیرا لازمه تحقق آن آرمان، این است
که مردم در حال بسیج سیاسی باشند. مشارکت پایین مردم در انتخابات اخیر و قهر بخشی از
مردم با صندوق رای اگرچه راه را برای تندروها و اصولگراها هموار کرد اما حاکمیت را
متقاعد نکرد و در انتخابات پیش رو میدان برای گروه‌های مختلف فراهم‌تر شد
.

انتخابات در ایران به این دلیل با زیست‌شان ارتباط دارد که زندگی‏شان
به نوعی متاثر از وضع سیاسی است، چون دولت ناظر و ناظم همه امور آنهاست و هیچ امری
خالی از نظر دولت نیست. بنابراین نظام سیاسی تعیین‌کننده زندگی مردم ایران است
. زندگی سیاسی به معنای زندگی اجتماعی است؛ چرا
که این سیاست است که کیفیت زندگی آنها را رقم می‌زند
.

از آنجا که کشور ما مدیرمحور است و شایسته‌سالاری نیز به معنای واقعی
خود رخ نداده، کیفیت زندگی مردم هم به کیفیت مدیران بستگی دارد. در ایران نوع انتخاب
و مشارکت مردم در آن، میزان سهمی است که از زندگی به سیاست اختصاص می‌دهند و آن را
به تبع منافع فردی خود تعیین می‌کنند.

انتخابات در ایران حادثه می‌آفریند، نتایجی خلق می‏کند و نوع خاصی از
واقعیت اجتماعی و اراده عمومی را بروز می‌دهد، افزود: انتخابات ریاست جمهوری پیش رو
در شرایطی انجام می‌‏شود که  کشور با تورم بی‌سابقه،
بی‌ثباتی افتصادی، بیکاری و فقر، بحران آب، فساد و تحریم، کم‌شدن کیفیت زندگی شهری،
 ناکارآمدی سیستم آموزشی، مشکلات مسکن و تهدیدهای
مختلف خارجی روبه‌روست و بدین خاطر شرایط دشواری در زندگی مردم حاکم است و از طرفی
بخش زیادی از مردم نیز سرخورده و ناامید هستند و اعتقادی به معجزه در قالب انتخاب رئیس‌جمهور
ندارند
.

دغدغه‌های اصلی مردم اشتغال و کاهش تورم است و رئیس جمهور باید در وضعیت
و شرایط کنونی به رفع مسائل واقعی و روزمره عمل کند
.
در بین گزینه‌های موجود، قالیباف، جلیلی، زاکانی و قاضی زاده به زعم مردم عامل اصلی
مشکلات موجود هستند و تفکرات آنها در جهان مدرن و جامعه تحول خواه جایگاهی ندارد. جریان
اصولگرایی باید دریافته باشند که تنها با روحیه انقلابی نمی‌شود، کار کرد و دستشان
در عمل از الگو و فکر و برنامه مناسب خالی است.

در دوره‌هایی که مشارکت مردم حداکثری بوده و امثال خاتمی و روحانی رأی
آورده‌اند، پیروزی آنها حاصل برنامه‌ها و راه متفاوت در چشم‌انداز جامعه و اداره کشور
بود
. در میان سایر نامزدها پورمحمدی گزینه غیر قابل
پیش‌بینی است که شاید حضورش در مناظره‌ها باعث برگ برنده سایر رقبا شود. پزشکیان در
این بین تنها گزینه متفاوت انتخابات است؛ اما پیروزی او به شرایط گوناگونی وابسته است.

پزشکیان بی‌شک واقف است که ما ایرانیان در وضعیتی بسیار پیچیده و مبهم
در گذار تاریخی‌مان قرار داریم و به تعبیری برای ما همه چیز در هم و برهم شده است.
این بی‌وضعیتی همه
چیز را برای ما آمیخته کرده است، هم قدیمی هستیم
و هم جدید، هم دینی هستیم و هم عرفی، هم سنتی هستیم و هم مدرن، هم راست هستیم و هم
چپ و این بی‏‏وضعیتی حداقل دو نتیجه خواهد داشت: میانه‌روی در اندیشه
ورزی و تندروی در رفتار.

دولت پیشین در آغاز کار خود، خود را در آغاز قرار داد و این آغاز نتیجه‏اش
حرکت رو به عقب بود. به تعبیری، ساده دولت آمده بود تا آنچه پیش از او را گذاشته بودند،
پاک کند
. پزشکیان تا اکنون نشان داده است که محافظه‌کار
در رفتار و رادیکال در  اندیشه
‏ورزی است واین برعکس جامعه‌ای است که محتاط در
اندیشه ورزی و رادیکال در رفتار بی‌محاباست
.
پزشکیان باید تشریح کند جایگاه مردم در جامعه، نحوه حضور و نقش آنها در تصمیم‌گیری
چگونه است؟ خواسته‌های آن‌ها چه است و چگونه خواسته‌هایشان را تامین می
کند؟

 پرسشی
که اینک ذهن مردم ایران را به خود جلب کرده، این است که مشکلات اساسی اقتصاد ایران
کدامند و  رئیس‌جمهور جدید چگونه می‏تواند بر
آنها فائق شود؟ با چه ابزاری می‌تواند بسیاری از موانع و چارچوب‌های جامعه را تغییر
دهد و در مناسبات جهانی چه طرح و برنامه
‏ای
دارد؟
انتظاری که قشر خاکستری جامعه از
پزشکیان دارند، این است که او با زبان مردم سخن بگوید و رابطه قلبی و عاطفی و کلامی
با خواسته‌های مردم داشته باشد.

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *