در سال 2005، زمانی که هوش مصنوعی هنوز به پدیده امروز تبدیل نشده بود، اینتل با تصمیم مهمی روبرو شد که مسیر آیندهی آن را تغییر داد. مدیران این شرکت پیشنهاد خرید انویدیا، شرکت نوپایی که در زمینه تراشههای گرافیکی فعالیت میکرد، را بررسی میکردند.
به گزارش سرویس اخبار فناوری رسانه تکنولوژی تکنا، برخی از مدیران اینتل به پتانسیل بالای تراشههای گرافیکی در حوزه محاسبات پیچیده، مانند هوش مصنوعی، پی برده بودند. اما هیئت مدیره با این خرید بزرگ مخالفت کرد و نگرانیهایی در مورد ادغام دو شرکت و هزینههای بالای آن وجود داشت.
این تصمیم در نهایت به ضرر اینتل تمام شد. انویدیا با سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه در زمینه تراشههای گرافیکی، توانست به سرعت در حوزه هوش مصنوعی پیشرفت کند و به یکی از قدرتمندترین شرکتهای فناوری در جهان تبدیل شود. در مقابل، اینتل علیرغم تلاشهای متعدد، نتوانست در این حوزه موفق شود و سهم بازار خود را به رقیب خود واگذار کرد.
اینتل بیش از حد به کسبوکار سنتی خود در تولید تراشههای پردازنده متکی بود و نتوانست به سرعت خود را با تغییرات بازار و ظهور فناوریهای جدید وفق دهد. فرهنگ سازمانی اینتل، که بر ثبات و محافظت از کسبوکار موجود متمرکز بود، مانع از ریسکپذیری و نوآوری شد. همچنین این شرکت به اندازه کافی در تحقیق و توسعه فناوریهای جدید سرمایهگذاری نکرد و در نتیجه در رقابت با رقبای نوآور خود عقب ماند. از طرفی پروژههایی مانند Larrabee که قرار بود اینتل را به رهبری بازار گرافیک برساند، با شکست مواجه شدند.
از عواقب این تصمیم این بود که اینتل سهم قابل توجهی از بازار تراشههای هوش مصنوعی را به انویدیا واگذار کرد. پس از آن نیز ارزش بازار اینتل به شدت کاهش یافت و این شرکت از جایگاه خود به عنوان یک غول فناوری سقوط کرد. در نهایت اینتل برای کاهش هزینهها مجبور به اخراج هزاران کارمند شد.
داستان اینتل و انویدیا نشان میدهد که چگونه یک تصمیم اشتباه میتواند بر آینده یک شرکت تأثیرگذار باشد. اینتل با از دست دادن فرصت سرمایهگذاری در هوش مصنوعی، جایگاه خود را به یکی از رقبای خود واگذار کرد و به عنوان نمونهای از یک شرکت بزرگ که نتوانست با تغییرات بازار همراه شود، در تاریخ صنعت فناوری ثبت شد.
source