جوان آنلاین: سه زورگیر خشن در پوشش مسافرکشی زنان و مردان را میربودند و پس از سرقت اموال و طلاهایشان دست و پای آنها را میبستند و داخل گونی اطراف تهران رها میکردند. تمامی مالباختهها از سوی زبالهگردها نجات پیدا و مأموران هم دو نفر از متهمان را شناسایی و بازداشت کردند.
یکی از روزهای پایانی خردادماه امسال، مرد زبالهگردی در اطراف تهران متوجه جسم مشکوکی داخل گونیای شد که تکان میخورد. مرد جوان کنجکاو شد و به آرامی سر گونی را که با نخی بسته شدهبود، باز کرد و در کمال ناباوری با پیکر خونین و نیمهجان زن میانسالی روبهرو شد که دست و پایش با چسب پهنی بسته شدهبود و به سختی نفس میکشید. وی با دیدن این صحنه بلافاصله با اداره پلیس تماس گرفت و در خواست کمک کرد.
با اعلام این خبر تیمی از مأموران راهی محل حادثه شدند و زن میانسال را برای درمان به بیمارستان منتقل کردند. مرد زبالهگرد به مأموران گفت: «هر روز برای جمع کردن زباله به این محل میآیم. دقایقی قبل در حال جمع کردن زباله بودم که چشمم به گونی کنار زبالهها افتاد که جسمی داخل آن تکان میخورد؛ مشکوک شدم و ترسیدم به آن نزدیک شوم، اما لحظاتی بعد تصمیم گرفتم در گونی را باز کنم و دیدم زنی زخمی و دست و پا بسته داخل گونی است و به پلیس خبر دادم.»
سرقت طلا
مأموران در ادامه به سراغ زن میانسال رفتند که از پرتگاه مرگ به زندگی برگشتهبود. وی گفت: «ساعتی قبل داخل خیابان منتظر تاکسی بودم تا به خانهام بروم. خودروی پرایدی جلوی پایم ترمز زد. راننده مرد جوانی بود و دو مرد جوان دیگر هم در صندلی جلو و عقب به عنوان مسافر نشسته بودند. وقتی مسیرم را گفتم سوار شدم و راننده هم به راه افتاد. پس از طی مسافت کوتاهی راننده تغییر مسیر داد و من به او اعتراض کردم. راننده گفت به خاطر ترافیک مسیرش را تغییر داده، اما من به او مشکوک شدم و خواستم توقف کند و پیاده شوم که مرد کناریام چاقویی به پهلویم گذاشت و تهدید کرد هیچ حرکتی نکنم. فهمیدم در دام زورگیران مسافرکش افتادهام و با آنها درگیر شدم تا رانندههای عبوری و رهگذران متوجه شوند و به پلیس خبر دهند، اما یکی از آنها با مشت به من حمله و دیگری هم با چاقو مرا زخمی کرد. آنها به سمت خارج از تهران حرکت کردند و در مکانی خلوت خودروشان را نگه داشتند و تمامی طلاهایم، کیف پولم، گوشی و وسایل گرانقیمتم را سرقت کردند و بعد هم با چسب پهنی دست و پایم را بستند و داخل گونی انداختند و گونی را هم گوشهای رها کردند. هر چقدر التماس کردم دست و پای مرا باز کنند تا جانم را نجات دهم، فایدهای نداشت و بدون توجه به گریههایم از آنجا دور شدند. پس از این با داد و فریاد درخواست کمک کردم، اما کسی در آن نزدیکی نبود که به کمکم بیاید تا اینکه ساعتی بعد در حالی که توان هیچ حرکتی نداشتم، مرد زبالهگردی در گونی را باز کرد و جان مرا نجات داد.»
آدمربایان مسافرکشنما
با شکایت زن میانسال، پرونده به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای بررسی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران پلیس در نخستین گام با چند شکایت مشابه روبهرو شدند که مشخص شد سه مرد جوان در پوشش مسافرکشی، مسافران را میربایند و پس از سرقت اموالشان، آنها را دست و پا بسته داخل گونی در اطراف تهران رها میکنند.
یکی از شاکیان مرد جوانی بود که به پلیس اعلام کرد در یکی از خیابانهای جنوب غربی تهران سوار خودروی پرایدی شده تا به محل کارش برود، اما راننده خودرو و دو سرنشین دیگر او را به زور ربوده و پس از سرقت اموالش دست و پا و دهانش را بسته و داخل گونی رها کردهاند و ساعتی بعد هم مرد زبالهگردی متوجه گونی شده و او را نجات دادهاست.
شناسایی
در حالی که هر روز به تعداد شاکیان افزوده میشد، مأموران پلیس در بررسیهای دوربینهای مداربسته، تصویر دو نفر از متهمان را به دست آوردند. بررسیها نشان داد دو متهم به نامهای بهمن و ایرج از سارقان سابقهداری هستند که چند سابقه کیفری در پروندهشان ثبت شدهاست. با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران دو زورگیر را تحت تعقیب قرار دادند و چند روز قبل آنها را در مخفیگاهشان دستگیر کردند. دو متهم در بازجوییها به آدمرباییهای سریالی در پوشش مسافرکشی اعتراف کردند.
تحقیقات از متهمان ادامه دارد و مأموران در تلاشند تا همدست فراری آنها را بازداشت کنند.
source