جوان آنلاین: مرد جوانی که هنگام رانندگی در بزرگراه حکیم در جریان درگیری بر سر سبقت راننده خودروی دیگری را با ضربه چاقو به قتل رسانده پس از حادثه به کلانتری رفت و از مقتول شکایت کرد.
عصر روز پنجشنبه ششم دیماه مرد رهگذری در یکی از خیابانهای دهکده المپیک متوجه درگیری دو راننده خودرو شد. دو مرد جوان به شدت یکدیگر را کتک میزدند که ناگهان یکی از آنها با چاقو به سمت طرف مقابل حمله کرد و چند ضربه به او زد و سوار خودرویش شد و به سرعت فرار کرد. مرد رهگذر که با دیدن این صحنه شوکه شده بود به کمک مرد زخمی رفت و دید که خون زیادی از بدن او رفته، از اینرو بلافاصله با اورژانس و اداره پلیس تماس گرفت و مرد زخمی را به بیمارستان تریتا منتقل کرد.
آغاز تحقیقات جنایی
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس راهی بیمارستان شدند و دریافتند مرد زخمی بر اثر ضربات متعدد چاقویی که به شکمش اصابت کرده و خونریزی شدید در اتاق عمل به کام مرگ رفته است.
بدین ترتیب پرونده درگیری دو راننده وارد مرحله تازهای شد و بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسیها نشان داد مقتول مرد ۳۸ سالهای به نام منصور است و در تهران نمایشگاه خودرو دارد. وی ساعتی قبل با خودروی ساندرویش در بزرگراه حکیم شرق به غرب رانندگی میکرده که در ورودی یکی از خیابانهای دهکده المپیک با خودروی تیبایی تصادف جزئی میکند. همین موضوع باعث درگیری او با راننده تیبا میشود و در نهایت هم با ضربات چاقوی راننده تیبا به قتل میرسد.
عکاسی مقتول
مأموران پلیس در ادامه فیلم دوربینهای مداربسته محل حادثه را بازبینی کردند که مشخص شد قاتل همان راننده خودروی تیباست و پس از حادثه به سرعت فرار کرده، اما شماره پلاک خودرو به صورت کامل ثبت نشده است. در ادامه مأموران در بررسی تلفن همراه مقتول با تصویری روبهرو شدند که قبل از درگیری با تلفن همراهش از خودروی تیبا گرفته بود. لحظه گرفتن عکس قاتل هنوز پشت فرمان است و بررسیها حکایت از آن داشت به احتمال زیاد آنها قبل از درگیری خونین با هم درگیری هم داشتهاند.
قاتل در کلانتری
با به دست آمدن این اطلاعات، شماره پلاک خودروی متهم در اختیار مأموران و راننده آن به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار گرفت. در ادامه تحقیقات، هویت متهم به نام کیوان شناسایی و مشخص شد قاتل پس از درگیری خونین به یکی از کلانتریهای غرب تهران رفته و ادعا کرده راننده یک ساندرو همراه مرد دیگری او را به شدت کتک زدهاند. وی در شکایتی که در کلانتری ثبت کرده بود، مدعی شده بود: در بزرگراه حکیم در حال رانندگی بودم که هنگام وارد شدن به خیابانی در دهکده المپیک با راننده خودروی ساندرویی تصادف جزئی داشتم. وقتی توقف کردم راننده ساندرو همراه سرنشینش دو نفری مرا به شدت کتک زدند.
پس از شناسایی متهم، مأموران او را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند. متهم در بازجوییهای ابتدایی منکر جرم خود شد، اما شواهد و دلایل همگی نشان میداد او سه ضربه چاقو به راننده ساندرو که تنها بوده زده و سپس فرار کرده است. قاتل سرانجام پس از شش روز، صبح دیروز در بازجوییها با اظهار پشیمانی به قتل راننده ساندرو اعتراف کرد. متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
سبقت خونین
قاتل در بازجوییها گفت آن روز با مقتول به خاطر سبقت درگیر شده و در ابتدا مقتول او را کتک زده که او هم عصبانی شده و دست به چاقو برده است.
کیوان مقتول را میشناختی؟
نه، آن روز برای اولین بار بود که او را میدیدم و کاش هرگز با او روبهرو نمیشدم.
چرا او را به قتل رساندی؟
من قصد قتل نداشتم. آن روز در حال رانندگی بودم که با راننده خودروی ساندرویی کل انداختیم. یکی، دو بار او از من سبقت گرفت و یکی، دو بار هم من از او سبقت گرفتم که در مسیر او راه مرا سد کرد. وقتی از خودرو پیاده شدم با هم مشاجره لفظی کردیم. درگیری ما بالا گرفت و راننده خودروی ساندرو مرا کتک زد. او زورش از من بیشتر بود و من نتوانستم از خودم دفاع کنم و همین موضوع باعث شد از او کینه به دل بگیرم. وقتی سوار خودرویش شد و رفت، کینهام بیشتر شد و او را تعقیب کردم و در نزدیکی دهکده المپیک اینبار من راه او را سد کردم. چاقویی از داخل خودرویم برداشتم و به طرفش رفتم و چند ضربه به او زدم. باور کنید فقط میخواستم تلافی کنم و قصد قتل نداشتم و تصور هم نمیکردم با ضربات من او به قتل برسد.
سابقه درگیری هم داری؟
نه، من مهندس هستم و تا الان پایم به کلانتری باز نشده بود، هیچ سابقهای هم ندارم.
چرا چاقو همراهت داشتی؟
من ورزشکارم و همیشه به کوهنوردی میروم. چاقو داخل وسایل کوهنوردیام بود. آن روز صبح هم رفته بودم کوهنوردی و در راه بازگشت به خانه بودم که با مقتول سر سبقت کلکل کردم و این حادثه خونین رخ داد.
چه شد که پس از حادثه به کلانتری رفتی و شکایت کردی؟
من فکر نمیکردم او فوت کند، اما میدانستم که از من شکایت میکند، به همین دلیل به کلانتری رفتم و از او شکایت کردم.
شکایت دروغ؟
بله، ترسیده بودم و برای اینکه خودم را بیگناه نشان دهم، به دروغ گفتم راننده ساندرو همدست داشت.
اگر متوجه میشدی او به قتل رسیده، باز هم به کلانتری میرفتی؟
نمیدانم. احتمالاً به خاطر عذابوجدان خودم را معرفی میکردم، چون قصد قتل نداشتم.
حرف آخر؟
من هیچ سابقهای نداشتم، اما بهخاطر یک لحظه عصبانیت مرتکب جرم بزرگی شدم و الان خیلی پشیمانم.
source