جوان آنلاین: یکی از روزهای مردادماه ۱۴۰۰، مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مردی در مغازه نانوایی حوالی منطقه خزانه در جنوب تهران باخبر و راهی محل شدند.
جسد سوخته
مأموران پلیس در مغازه نانوایی با جسد مرد میانسالی روبهرو شدند که بر اثر برقگرفتگی به شدت سوخته بود، بهطوریکه چهره جسد مشخص نبود. مدارک هویتی همراه جسد و لباسهای تن مرد میانسال حکایت از آن داشت جسد متعلق به مردی به نام شهباز، صاحب نانوایی است.
از سوی دیگر خانواده شهباز هم جسد او را شناسایی کردند. همسر شهباز به مأموران گفت: «شوهرم نانوا بود و چندی قبل این نانوایی را اجاره کرد و مشغول به کار شد. امروز او از خانه بیرون رفت و به ما گفت مغازه نانوایی نیاز به تعمیرات دارد و میخواهد مشکل اتصالات برقی آن را رفع کند. قرار بود عصر به خانه برگردد، اما وقتی دیر کرد و به تلفن همراهش جواب نداد، نگرانش شدیم و به مغازه نانواییاش رفتیم. داخل مغازه با جسد شوهرم که بر اثر برقگرفتگی به شدت سوخته بود، روبهرو شدیم و به پلیس خبر دادیم.»
اسرار مرگ جعلی در زندان
در حالی که قرار بود جسد برای شناسایی هویت و علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شود خانواده وی اعلام کردند جسد را شناسایی کردهاند و از فرد یا افرادی هم بهخاطر مرگ شهباز شکایتی ندارند و نیازی نیست جسد به پزشکی قانونی منتقل و آزمایش شود. بدین ترتیب جسد تحویل خانواده و دفن شد. از سوی دیگر تحقیقات نشان داد شهباز به افراد زیادی بدهکار بوده و پس از فوتش افرادی زیادی به خانه او برای گرفتن طلبشان مراجعه کردند، اما متوجه شدند خانواده او محل زندگیشان را تغییر دادهاند، به همین دلیل برخی از آنها از مرد فوت شده شکایت کردند.
پرونده مرد بدهکار با مرگ او بسته شده بود تا اینکه چندی قبل اسرار مرگ جعلی مرد نانوا در یکی از زندانهای استان کرمان برملا و مشخص شد وی زنده است و خانوادهاش جسد مرد دیگری را دفن کرده و برای او مراسم گرفتهاند.
آن روز مردی در زندان کرمان به مأموران پلیس مراجعه کرد و پس از سه سال راز جسد سوخته در یکی از نانواییهای تهران را آشکار کرد.
مراسم خاکسپاری
وی گفت: «مدتی قبل به اتهام حمل موادمخدر در کرمان بازداشت شدم و به زندان افتادم. چند روز قبل در یکی از سلولها با یکی از دوستانم به نام شهباز روبهرو شدم. وقتی او را دیدم، شوکه شدم. اول فکر کردم اشتباهی گرفتهام، چون شهباز از دوستان نزدیک من بود و سه سال قبل هم مبلغ زیادی از من قرض گرفته بود، اما تابستان همان سال ناگهان با اعلامیه مراسم ترحیم او در تهران روبهرو شدم. وقتی به خانهاش رفتم، خانوادهاش گفتند شهباز در نانواییاش بر اثر برقگرفتگی فوت کرده است. من و دوستانم و چند نفر از طلبکارانش در مراسم خاکسپاری و ترحیمش شرکت کردیم، آن روز وقتی او را در زندان دیدم، باورم نمیشد شهباز زنده است، اما وقتی با او صحبت کردم فهمیدم خودش است و اصلاً فوت نکرده است.»
قتل یکی از طلبکاران
وی ادامه داد: «وقتی با او درباره مراسم ترحیمش صحبت کردم، فهمیدم شهباز روز حادثه یکی از طلبکارانش را در مغازه نانواییاش با ضربات چاقو به قتل میرساند و بعد هم برای فریب مأموران صحنهسازی میکند و مدارک هویتیاش را کنار جسد قرار میدهد و وانمود میکند خودش بر اثر برقگرفتگی فوت کرده و به این شیوه از دست طلبکارانش خلاص میشود. وقتی رازش پیش من برملا شد او را تهدید کردم طلبم را پرداخت کند، اما شهباز قبول نکرد و من هم تصمیم گرفتم راز مرگ جعلیاش را پس از سه سال برملا کنم.»
هویت جعلی
با اطلاعاتی که مرد زندانی در اختیار مأموران قرار داد تحقیقات درباره مرگ مرد نانوا وارد مرحله تازهای شد. بررسیها نشان داد متهم هشت ماه قبل با ۱۵ کیلو حشیش از سوی مأموران پلیس کرمان دستگیر و روانه زندان شده است. همچنین مشخص شد وی با هویت مردی به نام منصور که چندین سابقه کلاهبرداری در پروندهاش ثبت شده همراه محموله حشیش بازداشت شده است.
در بررسیهای بعدی مشخص شد او دو سال قبل هم با هویت منصور به جرم حمل موادمخدر در استان سیستان و بلوچستان دستگیر شده و به زندان افتاده، اما پس از یک سال با وثیقه آزاد و اینبار در کرمان به جرم حمل حشیش دستگیر میشود.
تماس از دیار باقی
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران پلیس از کارآگاهان جنایی تهران استعلام گرفتند که مشخص شد وی به افراد زیادی در تهران بدهکار بوده و با صحنهسازی و مرگ جعلیاش از تهران گریخته و با هویت جعلی زندگی تازهای را شروع کرده است. بدین ترتیب متهم برای بررسی بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
مأموران پلیس تهران در بررسیهای فنی دریافتند مرد زندانی شهباز است که پس از فرار از تهران قاچاقفروشی میکرده و دو بار هم با هویت جعلی به زندان افتاده است. درحالیکه متهم در بازجوییها هویت اصلی خود را انکار و ادعا میکرد نامش منصور است، مأموران پلیس دریافتند وی پس از صحنهسازی با خانوادهاش در تماس بوده و حتی آنها برای او در زندان سیستان و بلوچستان وثیقه گذاشته و او را آزاد کردهاند. بنابراین خانواده متهم به اداره آگاهی دعوت شدند. آنها وقتی با شهباز روبهرو شدند چارهای جز شناسایی او نداشتند.
همسر وی در ادعایی گفت: «روز حادثه وقتی به نانوایی رفتیم و با جسد سوخته روبهرو شدیم، تصور کردم شوهرم است و جسد را تحویل گرفتیم. روز بعد شوهرم با من تماس گرفت و گفت من زندهام، جسد کشف شده در نانوایی را به جای من دفن کنید و برایم مراسم ترحیم هم بگیرید. ما خبر داشتیم او به افراد زیادی بدهکار است و برای فرار از دست بدهکاران صحنهسازی کرده، اما خبر نداشتیم جسد متعلق به چه کسی است. ما شوهرم را به شهرستان بردیم و دفن کردیم و برای او مراسم گرفتیم و اعلامیه هم پخش کردیم تا همه باخبر شوند که شهباز فوت کرده است و طلبکارها مزاحم ما نشوند. پس از این او با ما به صورت تلفنی در تماس بود تا اینکه فهمیدیم در استان سیستان و بلوچستان به زندان افتاده است.»
معافیت سربازی
بررسیهای بعدی مأموران نشان داد پس از فوت جعلی مرد نانوا، پسر او با گواهی فوت پدرش به سازمان نظام وظیفه مراجعه کرده و معافیت سربازی گرفته است. تحقیقات درباره این حادثه در حالی ادامه دارد که مأموران در تلاشند پس از نبش قبر و انجام آزمایش دیانای، هویت مرد به قتل رسیده را مشخص کنند. تحقیقات درباره این حادثه از متهم ادامه دارد.
source