در سالهای اخیر، واژههایی مانند «استارتاپ» و «کارآفرینی» به دفعات در رسانهها، همایشها و فضای کسبوکار به گوش میرسند. بسیاری این دو مفهوم را به جای یکدیگر به کار میبرند؛ اما در واقع، تفاوتهای بنیادی میان استارتاپ و کارآفرینی وجود دارد که شناخت آنها میتواند دید روشنتری نسبت به دنیای نوین کسبوکار ایجاد کند.
استارتاپ چیست؟
استارتاپ به کسبوکاری نوپا گفته میشود که معمولاً بر پایه نوآوری، تکنولوژی و ایدهای جدید شکل میگیرد. این نوع از کسبوکارها با هدف رشد سریع وارد بازار میشوند و اغلب تلاش میکنند تا نیاز یا مسئلهای خاص را به شیوهای نوین حل کنند. برخلاف کسبوکارهای سنتی، استارتاپها مقیاسپذیرند؛ به این معنا که میتوانند در مدتزمانی کوتاه به بازارهای بزرگتری دست پیدا کنند.
برای مثال، اپلیکیشنی که امکان سفارش آنلاین دارو را فراهم میکند و قصد دارد بهزودی خدماتش را در سراسر کشور ارائه دهد، یک استارتاپ محسوب میشود.
کارآفرینی چیست؟
کارآفرینی به هر نوع فعالیت اقتصادی گفته میشود که طی آن یک فرد یا گروه با استفاده از منابع در اختیار، کسبوکاری را راهاندازی میکند. این کسبوکار میتواند یک نانوایی محلی باشد یا فروشگاه پوشاک در یک شهر کوچک. نکته مهم اینجاست که کارآفرینی الزاماً بر پایه نوآوری یا تکنولوژی نیست.
کارآفرینان ممکن است برای ایجاد درآمد پایدار، حفظ کیفیت خدمات یا محصولات، و تأمین نیازهای جامعه وارد میدان شوند. آنها معمولاً از سرمایه شخصی یا وامهای بانکی استفاده میکنند و هدفشان رشد تدریجی در یک منطقه خاص است.
تفاوتهای کلیدی میان استارتاپ و کارآفرینی
در حالی که استارتاپ نیز نوعی از کارآفرینی محسوب میشود، تفاوتهای قابلتوجهی میان این دو وجود دارد. مهمترین تفاوتها به شرح زیر است:
۱. نوع رشد و مقیاسپذیری
کسبوکارهای سنتی که توسط کارآفرینان راهاندازی میشوند، معمولاً رشد آهستهتری دارند و در یک بازار محلی فعالیت میکنند. در مقابل، استارتاپها بهدنبال رشد سریع هستند و از همان ابتدا چشمانداز توسعه در مقیاس ملی یا حتی جهانی را دنبال میکنند.
۲. میزان نوآوری
کارآفرینی الزامی برای نوآوری ندارد. بسیاری از کسبوکارهای کوچک و متوسط بر پایه مدلهایی آزمودهشده و سنتی شکل میگیرند. اما استارتاپ بدون نوآوری معنا ندارد. مدل کسبوکار جدید، محصول نو، یا روشی متفاوت در ارائه خدمات، از ارکان اصلی شکلگیری یک استارتاپ محسوب میشوند.
۳. سطح ریسک
کارآفرینی سنتی با ریسک نسبتاً پایینتری همراه است. افراد معمولاً پس از بررسیهای بازار و با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی منطقه، کسبوکار خود را راهاندازی میکنند. اما در استارتاپها، بهدلیل عدم قطعیت در مدل کسبوکار و عدم تجربه قبلی، ریسک بالاتری وجود دارد.
۴. نوع سرمایهگذاری
کارآفرینان اغلب از سرمایه شخصی، پسانداز یا وام بانکی برای شروع استفاده میکنند. در حالی که استارتاپها معمولاً بهدنبال جذب سرمایه جسورانه (Venture Capital) هستند و به شتابدهندهها و سرمایهگذاران حرفهای متکیاند.
آیا استارتاپها موفقترند؟
پاسخ به این پرسش بستگی به تعریف «موفقیت» دارد. بسیاری از کارآفرینان سنتی کسبوکارهایی پایدار و سودآور ایجاد میکنند که سالها دوام میآورند. در مقابل، بسیاری از استارتاپها در سالهای نخست با شکست مواجه میشوند؛ اما در صورت موفقیت، میتوانند به شرکتهایی میلیارد دلاری تبدیل شوند.
در واقع، استارتاپها پتانسیل موفقیت بزرگتری دارند، اما ریسک بیشتری هم متحمل میشوند. از سوی دیگر، کارآفرینی سنتی با ثبات بیشتر و پیشبینیپذیری بالاتری همراه است.
جمعبندی
با اینکه هر استارتاپ نوعی کارآفرینی است، اما هر کارآفرینی استارتاپ نیست. تفاوت در مقیاس، نوآوری، نوع سرمایهگذاری و ریسک، مرز میان این دو مفهوم را مشخص میکند. در نهایت، انتخاب بین استارتاپ و کارآفرینی بستگی به هدف، روحیه و منابع فرد یا تیم دارد.
اگر فردی بهدنبال رشد سریع، نوآوری و ورود به بازارهای بزرگتر است، استارتاپ گزینه مناسبتری محسوب میشود. اما اگر پایداری، درآمد مشخص و کاهش ریسک اولویت دارد، کارآفرینی سنتی راهی امنتر و منطقیتر خواهد بود.
source