جوان آنلاین: ۲۵ نفر از جیب‌بر‌های تهران که با پرسه در اتوبوس‌های تندرو یا مترو گوشی تلفن همراه مسافران را سرقت می‌کردند، یک به یک بازداشت شدند.
سردار علی‌ولیپور گودرزی، رئیس پلیس آگاهی پایتخت روز گذشته در حاشیه طرح بازداشت ۲۵ سارق به خبرنگاران گفت که مأموران پلیس آگاهی با مطرح شدن شکایت‌های مشابه جیب‌بری در مترو و اتوبوس وارد عمل و موفق شدند متهمان را شناسایی و بازداشت کنند. وی با بیان اینکه از مخفیگاه متهمان ۵۰ گوشی تلفن همراه سرقت و اموال سرقتی دیگر کشف شده‌است، گفت: متهمان از مجرمان سابقه‌دار هستند که پیش‌تر هم به جرم سرقت و جرائم دیگر بازداشت شده‌بودند. سردار گودرزی همچنین از بازداشت سارقی خبر داد که گردنبند طلای مردی قوی‌هیکل را سرقت و فیلم آن هم در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌بود.
گفت‌و‌گو با متهمان
یکی از مجرمان بازداشت‌شده، سارقی نوجوان است که خیلی زود وارد دنیای تبهکاران شده‌است.
علی چند سال داری؟
۱۵ سال
چرا این‌قدر زود وارد کار خلاف شدی؟
مجبور شدم.
چه کسی تو را مجبور کرد؟
کسی را نداشتم از من حمایت کند. پدر و مادر هم معتاد هستند. وقتی یکی از دوستانم پیشنهاد سرقت داد، قبول کردم و دزد شدم.
خودت هم مصرف می‌کنی؟
بله، خودم هم معتاد شده‌ام، خرج مواد را از دزدی تأمین می‌کنم.
شیوه دزدی‌تان چطور بود؟
سه، چهار نفری وارد اتوبوس یا مترو می‌شدیم. مسافری را زیر نظر می‌گرفتیم. یکی از ما او را هل می‌داد یا تنه می‌زد و دیگری هم حواسش را پرت و نفر سوم هم در فرصت پیش‌آمده گوشی را سرقت می‌کرد. همه چیز خیلی سریع اتفاق می‌افتاد و مالباخته اصلاً متوجه نمی‌شد. ما در کارمان خیلی حرفه‌ای عمل می‌کردیم و حواسمان هم جمع بود، به طوری که به مدت یک سال به همین شیوه کارمان را پیش می‌بردیم.
چند گوشی سرقت کردی؟
۱۵ گوشی.
اما به نظر می‌رسد باید گوشی‌های بیشتری سرقت کرده‌باشی.
(سکوت متهم)
از هر سرقت چقدر گیرت می‌آمد؟
هر گوشی را یک تا ۲ میلیون تومان می‌فروختیم و پول را بین خودمان تقسیم می‌کردیم.
سرقت بعد از تجارت
یکی از سارقان مردی میانسال است که مدعی است زمانی در کار تجارت بوده، اما هنگام کسب و کار پولش را خورده‌اند و او هم سر از دنیای تبهکاران در آورده‌است.
عماد چند سال داری و آیا سابقه داری؟
من ۵۴ سال دارم و قبلاً هم پنج بار به اتهام جیب‌بری دستگیر شده‌ام.
چرا این کار را ترک نکردی؟
من قبلاً در کار تجارت بودم، اما همزمان به مصرف مواد هم اعتیاد پیدا کردم. با نشست و برخاست با آدم‌های نااهل سرمایه‌ام را از دست دادم و شروع به سرقت کردم.
هنوز مواد مصرف می‌کنی؟
مدتی قبل تصمیم گرفتم مواد را ترک کنم، برای همین به کمپ رفتم. شش روز قبل از دستگیری‌ام از کمپ بیرون آمدم، اما هیچ کاری نداشتم برای همین دوباره برگشتم سر همان جیب‌بری که مأموران من را بازداشت کردند.
سابقه قتل
یکی از سارقان بازداشت شده قبلاً به اتهام قتل همسرش بازداشت و موفق به جلب رضایت شده‌بود، با این حال از کارش توبه نکرده و دوباره به دنیای خلافکاران برگشته‌است.
محمود! افسر پلیس می‌گوید سوابق زیادی داری؟
خیلی زیاد نیست. من قبلاً پنج‌بار دستگیر شده‌ام و بزرگ‌ترین خلافم هم قتل است.
چه کسی را به قتل رسانده بودی؟
همسرم را. راستش ماجرا مربوط به خیلی سال‌های قبل است. من همسر داشتم، با این حال وارد رابطه با زنی دیگر شدم که همسرم متوجه شدم.
می‌خواستم با آن زن ازدواج کنم و سر همین موضوع با همسرم مشاجره کردم. وقتی شروع به داد و بیداد کرد، جلوی دهانش را گرفتم داد نزند که خفه شد.
چطور رضایت گرفتی؟
۱۷ سال در زندان ماندم و بهترین سال‌های زندگی‌ام در زندان تباه شد. بعد از آن خانواده همسرم با گرفتن دیه از من گذشت کردند.
با این همه سختی چرا دور خلاف را خط نکشیدی؟
وقتی آزاد شدم، کاری بلد نبودم، اما خلاف آسان‌ترین راه بود که شروع به سرقت کردم.
چطور بازداشت شدی؟
در ترمینال جنوب گوشی یک مسافر را سرقت کردم که مأمور گشت متوجه شد و من دستگیر شدم و گوشی را به شاکی پس دادم.
خانم‌های سارق
بین مجرمان دو زن هستند که به اتهام سرقت گوشی تلفن همراه بازداشت شده‌اند. آنها مدعی‌اند فقط دو گوشی سرقت کرده‌اند، با این حال تحقیقات در این‌باره ادامه دارد.
مهسا چرا بازداشت شده‌ای؟
با همدستی دوستم گوشی سرقت می‌کردیم.
توضیح بده.
ما وارد مغازه‌های فروش گوشی می‌شدیم. یکی از ما سر فروشنده را گرم می‌کرد و نفر دوم گوشی را سرقت می‌کرد. البته ما دو سرقت بیشتر نکرد‌یم. گوشی آیفون هم سرقت می‌کردیم و گوشی‌ها را ۱۰ میلیون می‌فروختیم.
قبلاً چه کار می‌کردی؟
من دیپلمه هستم و در یک مغازه فروشنده بودم و صاحبکار ماهانه ۴ میلیون بیشتر دستمزد نمی‌داد. این پول کفاف هیچ چیزم را نمی‌داد.
شاکی گردنبند
چندی قبل فیلم سرقت گردنبند یکی از شهروندان بین کاربران منتشر شد. شاکی مردی قوی‌هیکل است که گردنبندش بیرون یک کافه در غرب تهران سرقت شده‌است، با این حال هنوز در شوک آن حادثه به سر می‌برد.
فیلم حادثه در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، درباره آن توضیح بده.
آن روز من گردنبند طلایم که ۲۰۰ میلیون تومان قیمت داشت، به گردنم بود. همراه دوستانم در پیاده‌رو روی صندلی‌کافه نشسته بودیم که نمی‌دانم چطور سارق نزدیک شد و گردنبندم را روی هوا زد. بعداً که فیلم را دیدم، متوجه شدم سرقت در ۵/۲ ثانیه اتفاق افتاده‌است.
فکرش را می‌کردی گرفتار سارق شوی؟
راستش خودم هم نمی‌توانم با این سرعت گردنبندم را باز کنم. حالا باورم شده‌است اینکه آدم فکر کند قوی‌هیکل است و گرفتار دزد نمی‌شود، اشتباه است. آنها خیلی حرفه‌ای عمل می‌کنند و اجازه فکر کردن به شاکی هم نمی‌دهند، چه برسد به اینکه کسی بخواهد مقاومت کند.
به گردنبندت رسیدی؟
بله. خوشبختانه پلیس آن را از مالخر گرفت و به من بازگرداند. سارق گردنبند ۲۰۰ میلیونی را ۱۰ میلیون فروخته‌بود!
source