جوان آنلاین: ساعت ۴:۳۰ صبح، زنگهای هشدار ساعتها و گوشیهای تلفن همراه، یکی پس از دیگری به صدا درمیآید. کمی بعد، کودکان نیمهخواب، با چشمانی سنگین از کمبود خواب، راهی مدرسه میشوند. خیابانها پر از دانشآموزانی است که بیرمق و خوابآلود به سمت کلاسهای درس میروند. در حالی که هنوز ذهنشان آماده یادگیری نشده و بیحوصلهتر از همیشه هستند. والدین با دیدن فرزندشان در این شرایط دلنگران میشوند و معلمان سردرگمند و تلاش میکنند خود را با شرایط جدید وفق دهند.
هر چند اجرای مصوبه تغییر ساعات آموزشی (از ۶ صبح تا ۱۳) با هدف کاهش مصرف انرژی انجام شد، اما تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای نظام آموزشی کشور شدهاست. این تصمیم نهتنها برنامه روزانه میلیونها دانشآموز و خانواده شان را زیر و رو کرده، بلکه موجی از انتقادات، نگرانیها و اعتراضات را به همراه داشتهاست.
اطلاعیهای که همه را غافلگیر کرد
عصر روز دوشنبه، ۲۲ اردیبهشت عصر آرامی بود که ناگهان وزارت آموزشوپرورش با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که از روز بعد، یعنی سهشنبه، تمامی مدارس کشور موظفند ساعات آموزشی خود را از ۶ صبح تا ۱۳ تنظیم کنند. این تصمیم که با هدف مدیریت مصرف انرژی و کاهش ناترازی برق گرفته شدهبود، به سرعت وارد فاز اجرایی شد! در واقع آن لحظه، مدارس تنها کمتر از ۱۵ ساعت فرصت داشتند تا خود را با این تغییر هماهنگ کنند!
بر اساس این اطلاعیه، تمامی مدارس تکشیفته و دوشیفته باید برنامههای آموزشی خود را مطابق با این زمانبندی جدید تنظیم کنند. حتی در مدارس دوشیفته نیز این تصمیم لازمالاجرا شد، یعنی نوبت اول از ۶ صبح تا ۹:۳۰ و نوبت دوم از ۱۰ صبح تا ۱۳:۳۰ سر کلاس درس حاضر شوند. از طرفی گفته شد، تمام امتحانات دانشآموزان پایههای یازدهم و دوازدهم از ۲۷ اردیبهشت تا ۲۲ خرداد در نوبت صبح برگزار شود.
این اطلاعیه همچنین تأکید داشت که دمای ساختمانهای مدارس باید حداقل ۲۵ درجه سانتیگراد تنظیم شود و سیستمهای سرمایشی مدارس از ساعت ۱۳ تا ۶ صبح روز بعد خاموش شوند.
این تصمیم در ابتدا به عنوان یک اقدام مدیریتی برای مصرف انرژی معرفی شد، اما در عمل، موجی از سردرگمی و نگرانی را در میان دانشآموزان، والدین و معلمان ایجاد کرد.
روایت ۲ روز سخت
تعداد زیای از والدین میپرسند که چگونه فرزندشان میتواند با این حجم از خستگی، درس بخواند. معلمان نیز نگرانند که چگونه با این وضعیت پیش آمده آموزش کیفی ارائه دهند. دانشآموزان اما، بیش از همه، در سکوتی نگرانکننده فرو رفتهاند، خیره به ساعتهای کلاس، منتظر پایان روزی که خیلی زود آغاز شدهاست!
مادر یک دانشآموز ابتدایی در تهران در این رابطه با نگرانی میگوید: «فرزندم هر روز ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار میشود تا بتواند به موقع به مدرسه برسد. این وضعیت برای یک کودک قابلتحمل نیست. چرا باید بچهها قربانی ناترازی انرژی شوند؟»
پدر یکی دیگر از دانشآموزان مقطع دبیرستان اما، از مشکلات جدیدی که خانوادهاش با آن مواجه شدهاند، صحبت میکند: «در این دو روز، برنامه کل خانواده تغییر کردهاست. ما زودتر از همیشه بیدار میشویم، اما فرزندم همچنان خسته است. این تغییر ناگهانی بدون هیچ برنامهریزی باعث شده همه ما دچار استرس شویم.»
کلاسهایی خسته و بیحوصله
دانشآموزان با خوابآلودگی و بیحوصلگی وارد کلاسها میشوند و معلمان را با چالش جدیدی روبهرو میکنند. آنها میپرسند؛ چطور میتوان در چنین شرایطی آموزش مؤثری ارائه کنند؟ یکی از معلمان دبیرستان در این رابطه توضیح میدهد: «وقتی ساعت ۶ صبح کلاس را شروع میکنم، بچهها هنوز ذهنشان بیدار نشدهاست. چهرههایشان خسته و چشمهایشان خوابآلوده است. در چنین شرایطی به سختی میتوان انتظار داشت شرایط یادگیری خوبی رخ دهد. همچنین این وضعیت باعثشده میزان مشارکت آنها در کلاس به شدت کاهش پیدا کند.»
آنطور که مشخص است این تغییر ساعت تنها یک تغییر ساده نیست، بلکه کل سیستم آموزشی را تحتتأثیر این تصمیم قرار دادهاست.
مصوبهای برآمده از ناترازی انرژی
پس از انتقادات گسترده، وزارت آموزشوپرورش نسبت به نگرانیهای والدین و معلمان واکنش نشان داد. علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزشوپرورش، نسبت به نگرانیهای والدین و معلمان واکنش نشان داد. او تأکید کرد که این تصمیم، یک ضرورت ملی برای مدیریت بحران انرژی است و نمیتوان از اجرای آن چشمپوشی کرد.
فرهادی در توضیح علت این تغییر گفت: «امسال به دلیل ناترازی انرژی، افزایش دما و کاهش نزولات آسمانی، تولید برق با مشکل مواجه شدهاست. بخشی از این ناترازی را میتوان با کاهش مصرف انرژی در مدارس و ادارات کنترل کرد.»
او همچنین اشاره کرد که مصرف انرژی در ساعات عصر بیشتر بوده و همین مسئله باعث شد که مدارس ناچار شوند تمام فعالیتهای آموزشی را قبل از ساعت ۱۳ به پایان برسانند.
یکی از بحثبرانگیزترین بخشهای این تصمیم، ارتباط آن با تغییر ساعت کاری ادارات بود. فرهادی توضیح داد: «پس از مصوبه هیئت دولت در تاریخ ۱۷ اردیبهشت مبنی بر آغاز به کار ادارات از ساعت ۶ صبح، تقاضاهای زیادی از سوی والدین شاغل که فرزند دانشآموز دارند به آموزشوپرورش ارائه شد. این تغییرات باعث بروز مشکلاتی برای برخی خانوادهها شدهاست، چراکه ساعت رفتن دانشآموزان به مدرسه با زمان شروع کار والدین همزمان نیست.» با این حال، بسیاری از والدین معتقدند که این توجیه قابلقبول نیست، زیرا شرایط جسمی و روحی دانشآموزان باید اولویت داشتهباشد، نه همزمانسازی با برنامه کاری والدین.
فرهادی در پایان تأکید کرد که این تصمیم قطعی و لازمالاجرا است و هیچ مدرسهای اجازه فعالیت بعد از ساعت ۱۳ را ندارد. او تصریح کرد: «قطعاً باز شدن مدارس در ساعت ۶ صبح برای بسیاری از خانوادهها دشوار است، اما باید بپذیریم که شرایط انرژی در کشور عادی نیست و همه ما باید برای مدیریت بهتر این وضعیت، با یکدیگر همراهی کنیم.»
مدارس غیردولتی؛ جزیرههای مستقل در میان طوفان تغییرات!
هرچند با اجرای مصوبه جدید، مدارس دولتی موظف شدند که ساعات آموزشی خود را از ۶صبح تا ۱۳ تنظیم کنند، اما در برخی از مدارس غیردولتی، شرایط متفاوتی رقم خورد، چراکه مشاهده شده تصمیمگیری درباره اجرای این قانون، براساس سلیقه مؤسسان و مدیران انجام میشود. این مدارس بدون توجه به مصوبه لازمالاجرای آموزش و پرورش تصمیم گرفتند که برنامه قبلی خود را حفظ کنند؛ یعنی همان ساعت شروع و پایان خودشان را مدنظر قرار دادند.
مادر یک دانشآموز ابتدایی در مدرسه غیردولتی در تهران میگوید: «ما در مدرسه غیردولتی ثبتنام کردهایم و خوشبختانه برنامه مدرسه تغییر نکردهاست. فرزندم مثل همیشه ساعت ۸صبح به مدرسه میرود و ساعت ۱۴ برمیگردد. وقتی میبینم که بچههای دیگر مجبورند ساعت ۴:۳۰ صبح بیدار شوند، احساس میکنم که تصمیم درستی گرفتهایم.»
این تفاوت در اجرای قانون، باعثشده دانشآموزان برخی مدارس (غیردولتی) همچنان طبق روال گذشته در کلاسها حاضر شوند، در حالی که دانشآموزان دیگر (در مدارس دولتی)، با چشمانی خوابآلود و خسته، آموزش جدید، عجیب و بیکیفیتی را تجربه کنند!
یک سال تحصیلی پر از وقفه
ممکن است برخی تصور کنند که اجرای این مصوبه تنها چند روز پایانی سال تحصیلی را تحتتأثیر قرار دادهاست و در نگاه اول، مشکلی جدی به نظر نرسد، اما اگر به عقب برگردیم و نگاهی جامعتر به این سال تحصیلی داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که آسیبهای ناشی از وقفههای مکرر و تغییرات ناگهانی بیش از حد بودهاست.
دانشآموزان در ماههای ابتدایی سال تحصیلی، بارها و بارها به دلیل آلودگی هوا، برودت هوا، مشکلات زیرساختی و تعطیلات مقطعی مجبور شدند از کلاسهای درس دور بمانند. روزهای از دسترفتهای که نه تنها ریتم یادگیری را مختل کرد، بلکه بسیاری از برنامههای آموزشی را به تأخیر انداخت. حالا، با تغییر ساعات مدرسه و آغاز کلاسها از ۶ صبح، آخرین روزهای سال تحصیلی نیز تحت فشار قرار گرفتهاند.
این تغییر در کنار تعطیلات و وقفههای طولانی گذشته، موجبشده دانشآموزان با یک نظام آموزشی ناپایدار و نامنظم مواجه باشند؛ جایی که ریتم یادگیری بهطور مداوم تغییر میکند و هیچ ثباتی در روند آموزشی وجود ندارد. این آسیب پنهان، ممکن است بسیار جدیتر از آن چیزی باشد که در ظاهر دیده میشود.
تصمیماتی که باید مهم باشد، اما نیست!
تغییر ساعات آموزشی، تصمیمی که با هدف مدیریت انرژی گرفته شد، اکنون به یک بحث جدی در جامعه تبدیل شدهاست. گروهی از کارشناسان، این تغییر را اقدامی ضروری برای کاهش مصرف انرژی و افزایش بهرهوری اقتصادی میدانند؛ در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که این تغییرات باید با توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و آموزشی ارزیابی شوند، نه اینکه تنها بر اساس مدیریت مصرف برق اعمال شوند.
سؤال مهم این است که آیا فشار این تغییر باید بر شانههای کوچک دانشآموزان باشد؟ آیا نباید برای این نسل که آینده کشور را میسازد، تصمیمات با دقت و دوراندیشی بیشتری اتخاذ شود؟
بدون شک اگر شعارمان ساختن کشور از راه مدرسه است، پس باید مدرسه را برای ساختن کشور، نه برای جبران بحرانهای مدیریتی آماده کنیم. باید مراقب باشیم که این سنگ بنا، کج نهاده نشود، چراکه امروز، چشمان خسته کودکان، فردا ستونهای لرزان جامعه خواهند شد. بدون شک آینده آموزش نباید قربانی تصمیمات عجولانه شود. این تغییر شاید امروز یک مصوبه باشد، اما فردا میتواند پایههای یادگیری نسل آینده را متزلزل کند.
source