جوان آنلاین: تازه عروسی که هفت سال قبل یکی از دوستانش را با بخشش اولیایدم به زندگی دوباره بازگشت. پدر و مادر مقتول که هر دو از بیماری رنج میبرند، در شعبه اجرای احکام اعلام کردند حالا که در انتهای زندگی به سر میبرند، تصمیم گرفتهاند به قاتل فرزندشان جان دوباره ببخشند.
دی ماه سال ۹۷ مردی در یکی از شهرهای اطراف تهران با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد دختر جوانش به طرز مشکوکی در خانهشان جان باختهاست. با اعلام این خبر، تیمی از مأموران پلیس شرق تهران در محل حاضر شدند. مأموران داخل پذیرایی با جسد بیجان دختر ۲۵سالهای به نام حمیده روبهرو شدند که به طرز مشکوکی به کام مرگ رفتهبود. خانواده دختر جوان گفتند بیرون از خانه بودند و وقتی به خانه برگشتند با جسد دخترشان روبهرو شدند.
قتل با سیانور
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، پزشکی قانونی اعلام کرد حمیده بر اثر خوردن سیانور فوت کردهاست. ابتدا فرضیه خودکشی برای مرگ دختر جوان مطرح شد، اما تحقیقات و گفتههای پدر و مادر حمیده نشان داد وی ورزشکار و دختر شادی بودهاست، بنابراین فرضیه قتل برای مأموران قوت و پرونده روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت. مأموران در تحقیقات میدانی دریافتند روز حادثه یکی از دوستان حمیده که تازه عروسی به نام شکیلا است، میهمان او بودهاست. مأموران در بررسی فنی متوجه شدند شکیلا چندباری از طریق گوشیاش درباره سیانور و نحوه مسمومیت با آن را جستوجو کردهاست. با به دست آمدن این اطلاعات شکیلا به عنوان قاتل بازداشت شد.
تازهعروس وقتی با دلایل و شواهد روبهرو شد، با اظهار پشیمانی به قتل دوستش اعتراف کرد. وی گفت: «من و حمیده دوست صمیمی بودیم و با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. حدود هفت ماه قبل من ازدواج کردم، اما مدتی بعد با همسرم اختلاف پیدا کردم. در این مدت حمیده به خانه ما رفت و آمد داشت و من احساس کردم شوهرم با او ارتباط پنهانی دارد. شوهرم مدام سرش به گوشیاش بود و پیامهایش را از من پنهان میکرد و همین موضوع باعث شد به او مشکوک شوم. از طرفی او رفتارش با حمیده خیلی خوب بود و هر زمانی که او به خانهمان میآمد، آدم خوبی میشد.»
تصمیم به قتل
متهم ادامه داد: «رفتار همسرم مرا اذیت میکرد و من به خیال اینکه حمیده با شوهرم ارتباط دارد، تصمیم به قتل او گرفتم، اما الان متوجه شدم تصمیمم اشتباه بوده است. ابتدا برای قتل آدمکش اجاره کردم و مبلغی هم به آدمکش دادم و قرار بود او قتل را حرفهای انجام دهد تا هیچ ردی از ما بر جای نماند، اما آدمکش مرا فریب داد و از من کلاهبرداری کرد و دیگر پیدایش نشد. پس از این تصمیم گرفتم خودم نقشه قتل را اجرا کنم. ابتدا سیانور تهیه کردم و به خانه دوستم رفتم و به صورت مخفیانه در آبمیوه حل کردم و به او دادم. الان متوجه شدم اشتباه کردم و به خاطر رفتارهای شوهرم صمیمیترین دوستم را به قتل رساندم و پشیمانم.»
حکم قصاص
متهم پس از اعتراف در دادگاه به قصاص محکوم شد و اولیایدم هم درخواست قصاص کردند. رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه اجرای احکام فرستاده شد، بنابراین نام شکیلا در لیست متهمان محکوم به قصاص قرار گرفت و نفسهای او به شماره افتاد.
بخشش
متهم قرار بود به زودی پای چوبه دار حاضر شود که خانواده حمیده در اقدامی خداپسندانه وی را بخشیدند. مادر مقتول گفت: «من و همسرم تصمیم داشتیم قاتل فرزندمان را قصاص کنیم، اما مدتی قبل فهمیدیم قاتل پشیمان است و برای شادی روح فرزندمان خیرات میکند. از طرفی به ما خبر دادند قاتل هم در این مدت به خاطر عذاب وجدان و ترس از قصاص موهایش سفید و پیر شدهاست. من و همسرم هر دو بیماریم و من بیماری لاعلاجی دارم و حالا که به مرگ نزدیک شدهام، تصمیم گرفتم قاتل فرزندم را به خاطر رضای خدا ببخشم و به او زندگی دوباره بدهم.» بدین ترتیب تازهعروس از چوبه دار فاصله گرفت و به زندگی دوباره بازگشت.
source