موضوع مالیات بر مهریه مسئله نوینی است که در بحث حقوق خانواده، اقتصاد و جامعهشناسی قرار میگیرد. با توجه به اهمیت این موضوع، پیش از تصویب هرگونه قانونی در این زمینه، ضروری است که موضوع از جنبههای قانونی، شرعی و اجتماعی توسط افراد متخصص و کارشناسان خبره بهطور جامع بررسی شود.
از نظر حقوقی، مهریه حقی قانونی است که برای حفظ حقوق مالی زن در زندگی مشترک تعیین شدهاست. با بررسی دقیق میتوان دریافت که نهادهایی مشابه مهریه در سایر جوامع و کشورها نیز وجود دارد؛ برای مثال در ایالات متحده، تقسیم اموال بین زوجین پس از جدایی، نمونهای از این حمایتها محسوب میشود. همچنین در ادیان و مذاهب مختلف نیز این موضوع مورد توجه قرار گرفتهاست.
اکنون این موضوع را از منظر موافقان و مخالفان بررسی میکنیم. در سالهای اخیر شاهد تعیین مهریههای سنگین و غیرمنطقی بودهایم که به جای تضمین امنیت مالی زن و حفظ بنیان خانواده، تبدیل به عامل فشار اقتصادی و افزایش اختلافات شدهاست. این امر به تضعیف بنیان خانواده و افزایش پروندههای قضایی مرتبط با مهریه منجر شدهاست. روند رو به رشد مراجعات به دستگاه قضایی و وکلا بیانگر این واقعیت است که این مسئله علاوه بر چالشهای فعلی، میتواند منجر به کاهش آمار ازدواج و در نتیجه افزایش فساد و جرائم مرتبط نیز شود.
با توجه به این موضوع، لازم است در این راستا اندیشه و برنامهریزی صورت گیرد. از منظر حقوقی نکات زیر درخور توجه است:
در سالهای اخیر، طرحی با عنوان «تعیین مالیات بر مهریه» در مجلس شورای اسلامی در دست بررسی است که میتواند دارای نکات مثبت و منفی متعددی باشد.
در جامعه امروزی ما، با پیشرفت تکنولوژی و عصر ارتباطات، تفکرات جوانان نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاست. تحمیل هزینههای بسیار سنگین به جوانان، بهتنهایی میتواند مانع پذیرش مسئولیت زندگی مشترک شود، چه برسد به تعیین مهریههای نامعقول و سنگین که موجب افزایش ترس و نگرانی آنان میگردد.
اکنون باید پرسید آیا تدوین و تصویب چنین طرحها و قوانینی میتواند همه این مسائل را حل کند و از تبعات زیانبار آن جلوگیری نماید؟ قطعاً پاسخ منفی است.
اگر موضوع را به صورت مقطعی بررسی کنیم، ممکن است تعیین مالیات و فشار ناشی از آن، باعث کاهش میزان مهریههای غیرمنطقی شود، اما در این زمینه چند فرضیه مهم مطرح است:
۱ ـ امنیت مالی زوجه پس از سالها زندگی مشترک چگونه تأمین خواهد شد؟
۲ ـ پرداخت مالیات چه به عهده زوج باشد یا هر مشکل دیگر، خود میتواند مانعی برای شروع زندگی مشترک باشد.
۳ ـ تعیین مهریههای کم یا زیاد ممکن است موجب اختلاف و تفرقه میان خانوادههای برخوردار و کمبرخوردار در جامعه شود و مشکلات اجتماعی دیگری را به همراه داشتهباشد.
بنابراین به جای وضع قوانین سختگیرانه و ایجاد مشکلات بیشتر، لازم است بسترهای لازم برای آموزش و فرهنگسازی در خانواده، مدارس، دانشگاهها و اجتماع فراهم شود که این قویترین راهکار برای حفظ و تقویت بنیان خانواده است.
از سوی دیگر، راهکاری ساده و مؤثر برای تعیین و تصویب قوانین مکمل، میتواند تعیین مبلغ ناچیزی برای حفظ مشروعیت قانون مهریه و بهعنوان مثال، استفاده از سازوکاری مانند «تنصیف دارایی» باشد؛ یعنی داراییهایی که زن و مرد در زندگی مشترک با همکاری یکدیگر به دست آوردهاند، در صورت جدایی به طور عادلانه تقسیم شود که این بهترین و کارآمدترین راهکار است.
source