در سالهای اخیر، موجی تازه در دنیای کسبوکارهای بزرگ و کوچک به راه افتاده است؛ موجی که محور آن «هوش مصنوعی» و پیامدهای آن بر ساختار سازمانهاست. مدیران عامل شرکتهای بزرگی مانند «اندی جسی» از آمازون و مدیران ارشد «جیپی مورگان» و «فورد» آشکارا اعلام کردهاند که استفاده گسترده از فناوریهای هوش مصنوعی بهزودی باعث افزایش بهرهوری و در نتیجه، کاهش چشمگیر نیروی انسانی خواهد شد.
تغییر الگوی کسبوکار نسبت به قرن گذشته
این تحول نقطه مقابل رویکردی است که در قرن بیستم رایج بود. در گذشته، داشتن «ارتشی از کارمندان اداری» یک مزیت رقابتی محسوب میشد و شرکتها برای گسترش فعالیت خود، بهطور مداوم نیرو جذب میکردند. اکنون اما، پیشرفتهای فناورانه باعث شده رشد شرکتها دیگر وابسته به افزایش کارکنان نباشد.
استارتاپهایی که از ابتدا «کوچک میمانند»
این تغییر تنها به غولهای فعلی فناوری محدود نمیشود. بسیاری از استارتاپهای تازهتأسیس از ابتدا با این هدف شکل میگیرند که کوچک اما کارآمد باشند. آنها با بهرهگیری حداکثری از ابزارهای هوش مصنوعی، بدون نیاز به مدیریت نیروی انسانی گسترده، مسیر رشد خود را دنبال میکنند.
بهعنوان نمونه، «کیان کاتانفرسوش»، مدیرعامل استارتاپ «ورکرا»، اعلام کرده قصد ندارد تعداد کارمندان شرکتش را که اکنون حدود ۸۰ نفر هستند، افزایش دهد. او معتقد است فناوریهای نوین این امکان را میدهند که با تیمی محدود نیز بتوان به موفقیتهای بزرگ دست یافت.
سرعتگیری روند تعدیل نیرو در سیلیکونولی
این تغییر الگو با تعدیل گسترده نیروی انسانی در شرکت متا در سال ۲۰۲۲ شتاب گرفت و بهسرعت به یک استاندارد جدید در سیلیکونولی تبدیل شد. اکنون شرکتهایی همچون «مایکروسافت»، «گوگل» و «سیلزفورس» که سالها رشد مستمر داشتند، تعداد کارکنان کمتری نسبت به اوج خود در سال ۲۰۲۲ دارند.
نقش پررنگ اتوماسیون در کاهش مشاغل
تحلیل شرکت «لایو دیتا» نشان میدهد مایکروسافت تنها با سپردن وظایف قابل اتوماسیون به هوش مصنوعی میتواند ۳۶ درصد از حجم کار فعلی خود را حذف کند؛ این معادل ۸۰ هزار شغل است. چنین برآوردهایی نشان میدهد که حتی غولهای فناوری با وجود منابع گسترده، تمایل دارند برای افزایش کارایی، وابستگی به نیروی انسانی را کاهش دهند.
پیامدهای مثبت و منفی
بدون تردید این رویکرد میتواند به شکلگیری شرکتهایی چابکتر و نوآورتر منجر شود. سازمانهای کوچکتر با تصمیمگیری سریعتر و هزینههای پایینتر، امکان تطبیق سریع با تغییرات بازار را دارند. با این حال، سوی دیگر ماجرا نگرانیهایی جدی برای نیروی کار به همراه دارد.
آینده نامعلوم برای فارغالتحصیلان
در گذشته، شرکتهای بزرگ مسیری باثبات و طولانیمدت برای شاغلان، بهویژه فارغالتحصیلان دانشگاهی، فراهم میکردند. این مشاغل مزایایی همچون امنیت شغلی، ارتقای حرفهای و بازنشستگی مطمئن داشتند. اما اکنون با کاهش روند استخدام در هم غولهای فناوری و هم استارتاپها، آینده شغلی بسیاری از فارغالتحصیلان در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
خطر تمرکز صرف بر کاهش هزینهها
کارشناسان هشدار میدهند که اگر شرکتها به جای استفاده از هوش مصنوعی برای خلق صنایع و مشاغل جدید، تنها بر کاهش هزینهها متمرکز شوند، نتیجه میتواند آیندهای تیره و تار برای بازار کار باشد. این نگرانی زمانی جدیتر میشود که به یاد بیاوریم در تحولات فناورانه گذشته، هرچند برخی مشاغل حذف میشد، اما بهطور همزمان رشتهها و صنایع جدیدی نیز ایجاد میشد.
اگر این چرخه در عصر هوش مصنوعی تکرار نشود، خطر شکلگیری نسلی از فارغالتحصیلان بدون فرصت شغلی واقعی وجود دارد.
جمعبندی
ورود هوش مصنوعی به ساختار کسبوکارها، معادلات بازار کار را بهشدت تغییر داده است. از شرکتهای بزرگ تا استارتاپهای نوپا، همگی در مسیر کوچکتر شدن و بهرهوری بیشتر حرکت میکنند. این روند میتواند به نوآوری و سرعتبخشی به رشد اقتصادی کمک کند، اما در عین حال، اگر بهطور متوازن پیش نرود، ممکن است شکاف میان فناوری و فرصتهای شغلی را عمیقتر کند. آینده بازار کار، بیش از هر زمان دیگر، به تصمیمات امروز مدیران و نحوه بهکارگیری هوش مصنوعی وابسته است.
source