Wp Header Logo 538.png

گروه فرهنگ و هنر«سدید»؛ امیرحسین طالبیان:  هنرمند همواره می‌کوشد تا شهود خود از عالم وحدت را به عالم کثرت بیاورد و اگر در این زمینه مهارتی داشته باشد، نامش به یادگار باقی می‌ماند. استاد فرشچیان، یکی از هنرمندانی بود که با آثار کم‌نظیر خود، توانست دریچه به عالم وحدت را به روی علاقه‌مندان باز کند. شاید همین علت مانایی آثاری همچون عصر عاشوراست. در این یادداشت، به چرایی تمایز فرشچیان از سایر نگارگان شهیر ایرانی می‌پردازیم.

 

دو وجه تمایز فرشچیان

تاریخ هنر نگارگری این سرزمین مملو از نام بزرگانی است که هر یک به نوبه خود آثار بی‌بدیلی خلق کرده‌اند. از میان آنان برخی نام‌ها و حتی شاید برخی آثار، بیش از نام و اثر سایرین در صفحه ذهن ایرانیان باقی مانده است؛ از استاد حسین بهزاد گرفته تا استاد هادی تجویدی و کمال‌الدین بهزاد و… اما چرا استاد محمود فرشچیان، به‌عنوان نقطه عطف جریان نگارگری دوران معاصر شناخته می‌شود؟ تمایز فرشچیان در دو چیز است؛ اولاً استقلالی که او در نگارگری و نقاشی ایرانی از متن ایجاد کرد. این کار، قابلیت و امکاناتی را فراهم نمود که هنرمند بتواند به‌تنهایی و مستقل از کلمه، به بازنمایی و بیان عواطف و معانی بپردازد.

دومین تمایز مهم فرشچیان از آثار اساتید بزرگ نگارگری در ایران، این بود که او توانست هویتی مذهبی و شیعی به این هنر ببخشد؛ کار کردی هیچ‌کدام از دیگر اساتید بزرگ به آن موفق نشدند. ارادت ویژه ایشان به اهل‌بیت که نتیجه آن ساخت ضریح برای بسیاری از امامان و امامزادگان و خلق تابلوهایی همچون عصر عاشورا و ضامن آهو بود، بزرگ‌ترین سرمایه معنوی مرحوم فرشچیان به‌حساب می‌آید. سال‌هاست که شاعران ایرانی، رؤیای ساخت ضریح برای ائمه بقیع را نیز با دست هنرمند کسی گره زده‌اند که امروز میهمان همان موالیان خود شده است؛ هر جا صحبت از غربت حضرت زهرا (س) و بی صحن و حرم بودن امام مجتبی شد، بعد از آن نام فرشچیان به میان آمد؛ گویی که اصلاً این کار، بدهی استاد مرحوم به اهل‌بیت و شیعیان ایشان است.

وجهی دیگر از زندگی استاد که بیشتر مغفول مانده، سکوت ایشان در راستای همراهی با انقلاب اسلامی است. فاطمه فرشچیان و همسرش ابوذر ورداسبی، دو تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بودند که در عملیات فروغ جاویدان کشته شدند. استاد، داغ فرزند را تحمل کرد و هیچگاه از آن دم نزد. این سعه‌صدر و همراهی ایشان با آرمان‌های انقلاب اسلامی، باعث شد تا علی‌رغم سکونت ایشان در آمریکا، اما هیچ‌گاه کوچک‌ترین حاشیه‌ای از سوی خود و خانواده‌شان برای انقلاب اسلامی ایجاد نشود. مگر نه این است که هنرمند، می‌خواهد حقیقتی از حقایق عالم هستی را با زبان هنر از عالم شهود به عالم تکثر بکشاند؟ فرشچیان دقیقاً این کار را کرد و خود را با حقیقت انقلاب اسلامی ایران همراه نمود. بارها اپوزیسیون به ایشان مراجعه نمود تا فرصت سکونت در ایالات متحده را غنیمت بشمارد و موضعی علیه جمهوری اسلامی ایران بگیرد؛ اما او خود را نفروخت. از کسی که خود را بدهکار امام رضا (ع) می‌دانست و برای ساخت ضریح ایشان هیچ دستمزدی دریافت نکرد، جز این هم انتظار نمی‌رفت. او اساساً قیمتی برای هنر خود نمی‌دید که اگر می‌دید، هنگامی که یکی از شیوخ هنردوست منطقه به دیدارش آمد تا همه آثارش را با یک چک سفید امضا بخرد، او را رد نمی‌کرد. فرشچیان، برای پول کار نمی‌کرد و ارزش هنر ایرانی را بیش از اینها می‌دانست.

 

سکوت در عین همراهی

شاید برخی این‌طور فکر کنند که استاد فرشچیان یک هنرمند منفعل یا سکولار بوده است. اما واقعیت چیز دیگری است. در میان آثار ایشان مواردی وجود دارد که موضع‌گیری صریح سیاسی – اجتماعی در آن مشهود است. نگاره «در سیطره قدرت» که مربوط به دهه ۵۰ شمسی است، محمدرضا و اشرف پهلوی را به‌صورت نمادین به شکل دو موجود مست و کور نشان می‌دهد که از مستی قدرت، گوش شنیدن و دیدن حقایق جامعه را نداشته و در حال مکیدن خون مردم هستند. اثر دیگر ایشان به نام «یتیم‌نوازی» نیز استعاره‌ای فرمیک و متأثر از ایران دهه پنجاه و اتفاقات و حال‌وهوای مردم در سال ۵۶ است. سلوک ایشان به‌عنوان هنرمندی که هیچگاه موضع صریح سیاسی نگرفته اما در موقعیت حق‌طلبی قرار داشته است، می‌تواند محل تأمل هنرمندان امروز این مرز و بوم باشد.

 

/ انتهای پیام / 

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *