Wp Header Logo 856.png

یک کارشناس هوش مصنوعی در گفت‌و‌گو با آنا:

آموزش حافظه‌محور، زمینه‌ساز سوءاستفاده از هوش مصنوعی است

به اعتقاد یک کارشناس هوش مصنوعی، ساختار حافظه‌محور نظام آموزشی کشور موجب می‌شود دانشجویان به جای استفاده از هوش مصنوعی برای یادگیری عمیق و خلاق، از آن برای میان‌بر زدن در مسیر آموزش بهره ببرند. وی تأکید کرد که اصلاح شیوه‌های آموزشی و تمرکز بر پرورش تفکر تحلیلی، شرط بهره‌گیری درست از فناوری‌های نو است.

نرگس مفیدی، کارشناس حوزه هوش مصنوعی، در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا تاکید کرد که ظهور ابزار‌های نوینی مانند ChatGPT فرصتی است تا نظام آموزشی کشور نگاهی دوباره به ساختار و شیوه‌های خود بیندازد. این کارشناس معتقد است هوش مصنوعی به‌مثابه آینه‌ای در برابر آموزش عمل می‌کند و نشان می‌دهد کدام بخش‌ها نیازمند اصلاح و بازنگری‌اند. به باور او، تا زمانی که آموزش در دانشگاه‌ها بر پایه حفظ کردن و تکرار مطالب باشد، استفاده از ابزار‌های هوش مصنوعی می‌تواند به عاملی برای دور زدن فرآیند یادگیری تبدیل شود، نه تقویت آن.

نگاه کلی شما به استفاده از هوش مصنوعی در آموزش عالی چیست؟

به‌نظر من هوش مصنوعی آمده که یک آینه در برابر آموزش بگیرد و به ما نشان دهد کجا‌ها اشتباه کرده‌ایم. سیستم آموزشی ما هنوز بسیار حافظه‌محور است، یعنی تمرکز آن بر حفظ کردن است نه فهمیدن و تحلیل کردن. در چنین فضایی، طبیعی است که ChatGPT به ابزاری برای دور زدن تبدیل شود نه ابزار یاد گرفتن. اما اگر آموزش‌ها به سمت فکر کردن، تحلیل کردن و خلق کردن برود، آن وقت هوش مصنوعی می‌تواند به جای تهدید یک کمک‌دست فوق‌العاده باشد.

ChatGPT کمک می‌کند یا باعث تنبلی ذهنی می‌شود؟ فرصت است یا تهدید؟

به‌نظر من ChatGPT مثل یک آینه است. آدم باهوش برای یاد گرفتن، فکر کردن و جمع‌بندی بهره می‌برد، اما آدم بی‌حوصله از آن برای فرار از فکر کردن استفاده می‌کند. یعنی ChatGPT خودِ ما را نشان می‌دهد، فقط سریع‌تر؛ برای نظام آموزشی ایران هم می‌تواند یک فرصت بزرگ باشد، به‌شرط آن که یاد بگیریم استفاده از آن را درست هدایت کنیم، نه اینکه از ترس، آن را ممنوع کنیم.

دانشجو‌ها چطور می‌توانند از ChatGPT درست استفاده کنند؟

به‌نظر من سه کار مهم می‌توانند انجام دهند: اول اینکه از ChatGPT یاد بگیرند چگونه سؤال درست بپرسند؛ همین مهارت، خودش تمرین تفکر است.

دوم اینکه از آن به‌عنوان یک منتور تمرینی استفاده کنند؛ مثلاً بگویند «مثل داور جلسه دفاع من باش و از من سؤال سخت بپرس»؛ و سوم، استفاده برای یادگیری شخصی‌سازی‌شده است، چون هر کسی ریتم یادگیری خودش را دارد و این ابزار می‌تواند معلمی صبور باشد که بی‌نهایت بار توضیح می‌دهد، بدون اینکه خسته شود.

استفاده از هوش مصنوعی برای تکلیف و پایان‌نامه چه آسیبی دارد؟

آسیب اصلی این است که فرد احساس می‌کند بدون فکر کردن هم می‌تواند نتیجه بگیرد. یعنی مغز را از فرآیندِ «فهمیدن» جدا می‌کند. در حالی که یادگیری واقعی از دلِ زجر شیرینِ فکر کردن بیرون می‌آید، نه از کپی کردن. ChatGPT باید کمک‌کننده باشد، نه جایگزین ذهن. دانشگاه‌ها نیز باید یاد بدهند چگونه از آن برای ساختن ذهن، نه برای دور زدن مسیر استفاده کنیم.

دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند مرز استفاده و سوءاستفاده را مشخص کنند؟

با بخشنامه و تهدید نمی‌شود؛ باید تکالیف را هوشمند طراحی کرد. اگر سؤال‌ها طوری طراحی شوند که نیاز به تحلیل شخصی یا مثال واقعی داشته باشند، ChatGPT به‌تنهایی نمی‌تواند پاسخ دهد. مثلاً به‌جای اینکه بپرسیم «هوش مصنوعی چیست؟»، بپرسیم «در رشته خودت کجا و چگونه از هوش مصنوعی استفاده می‌کنی؟» در این صورت دانشجو مجبور می‌شود خودش فکر کند و صرفاً کپی نکند.

آیا ابزارهای تشخیص تقلب هوش مصنوعی در ایران قابل استفاده‌اند؟

از نظر فنی بله، اما از نظر فرهنگی نه خیلی. ابزارهای خارجی برای زبان فارسی هنوز دقت بالایی ندارند، و از آن مهم‌تر، ما هنوز عادت نکرده‌ایم شفاف درباره‌ تقلب علمی صحبت کنیم. معمولاً پنهانش می‌کنیم یا فقط برخورد انضباطی می‌کنیم، در حالی که باید درباره آن آموزش دهیم، بحث کنیم و از آن فرهنگ بسازیم.

مهم‌ترین بند در چارچوب اخلاقی استفاده از ChatGPT چیست؟

به‌نظر من باید یک اصل ساده و واقعی داشته باشیم: هر دانشجو مسئول چیزی است که از هوش مصنوعی یاد می‌گیرد، نه فقط آن چیزی که از آن می‌گیرد. یعنی ChatGPT نباید تبدیل شود به ماشینِ نوشتن. باید یک شریک فکری باشد که به فرد کمک کند دقیق‌تر، آگاه‌تر و خلاق‌تر شود. اگر درست از آن استفاده کنیم، اتفاقاً ما را انسانی‌تر می‌کند، نه وابسته‌تر. در نهایت به‌نظر من، بحثِ هوش مصنوعی و آموزش، بیش از آن‌که موضوع تکنولوژی باشد، موضوع انسان و انتخاب‌هاست. ChatGPT و ابزار‌های مشابه آمده‌اند تا به ما یاد دهند «چگونه یاد بگیریم»، نه اینکه یاد گرفتن را کنار بگذاریم. اگر دانشگاه‌ها، استاد‌ها و دانشجو‌ها یاد بگیرند با این ابزار گفت‌و‌گو کنند نه رقابت، آموزش ما بسیار انسانی‌تر، واقعی‌تر و جذاب‌تر خواهد شد.

من همیشه می‌گویم: هوش مصنوعی جای تفکر را نمی‌گیرد، فقط آینه‌اش را جلوتر می‌گذارد و این آینه، اگر درست از آن استفاده کنیم، می‌تواند هم خودِ ما را واضح‌تر نشان دهد و هم آینده‌مان را روشن‌تر کند.

بر اساس این دیدگاه، آینده آموزش عالی در گرو تلفیق هوشمندانه انسان و فناوری است. هوش مصنوعی نه تهدیدی برای یادگیری، بلکه فرصتی برای بازتعریف شیوه‌های آموزشی محسوب می‌شود؛ به شرط آنکه جایگزین تفکر انسانی نگردد، بلکه آن را عمیق‌تر و هدفمندتر سازد. در نهایت، اصلاح ساختار آموزشی و فاصله گرفتن از حفظ‌محوری، پیش‌شرط استفاده مؤثر از هوش مصنوعی در مسیر رشد علمی و فرهنگی دانشگاه‌هاست. 

از سوی دیگر، شکل‌گیری فرهنگِ استفاده‌ آگاهانه از ابزار‌های هوشمند، نیازمند آموزش مستمر، شفافیت و اعتماد متقابل میان استاد و دانشجو است. اگر دانشگاه‌ها بتوانند محیطی ایجاد کنند که در آن فناوری نه برای تقلید، بلکه برای تجربه، تحلیل و کشف به کار رود، آنگاه هوش مصنوعی به ابزاری برای توسعه‌ تفکر انتقادی، خلاقیت و خودآگاهی علمی بدل خواهد شد. چنین نگاهی می‌تواند مسیر آینده‌ آموزش در ایران را از رقابت با ماشین‌ها به همکاری سازنده با آنها تغییر دهد و دانشگاه را به مرکز تولید دانش اصیل و اندیشه‌ نو تبدیل کند.

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *