گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در ادامه پرونده بررسی موسیقی مقاومت، این بار میزبان پیرمردی نظامی، با لباسهای اتوکشیده بودیم که سن شناسنامهای او عدد ۸۰ را برای ما نشان میداد! او در جوانی وارد هنرستان عالی موسیقی میشود و بعدتر، سر از دانشگاه پلیس در میآورد و سرپرست موسیقی نظام میشود. پس از بازنشستگی به بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس میرود و طی حضور در آنجا، هفت دوره جشنواره موسیقی دفاع مقدس را برگزار میکند. ما امروز پای خاطرات و تاریخ شفاهی این موسیقی از زبان علی نعمتی نشستهایم. فردی که به «تیمسار نعمتی» شهره است. سعی کردیم در این مصاحبه به جای سؤالوجواب، بیشتر شنونده صحبتها و خاطرات استاد نعمتی باشیم. این لحظات که اکنون به کلمه درآمدهاند، تقدیم نگاه شما عزیزان میشود.
اولین مواجهه موسیقی با دفاع مقدس در ایران
برای شروع مصاحبه اگر تمایل دارید قدری به گذشتههای دور برویم؛ زمانی که شما وارد هنرستان موسیقی و بعد هم وارد دانشگاه پلیس شدید. کمی از آن روزها برایمان بگویید.
نعمتی: بنده سال ۳۷ وارد هنرستان عالی موسیقی شدم؛ آن موقع یک هنرستان ملی داشتیم و یک هنرستان موسیقی جهانی که «عالی» هم به آن میگفتند. من دیپلم خودم را از آنجا گرفتم و این علاقه را داشتم که وارد نظام بشوم. سال ۴۴ بود که به خدمت شهربانی درآمدم و بیشتر فعالیتم در آن سالها در دانشگاه پلیس بود. در آن سالها همزمان عضو ارکستر ملی و اپرای تهران هم شده بودم و این عضویت تا قبل از انقلاب و سال ۵۷ ادامه داشت. ۷۰ درصد اعضای این ارکستر را خارجیها تشکیل میدادند.
با پایان جشنواره و استقبال بینظیری که از گروههای موسیقی شد، این افسوس همیشه با من ماند که چرا در میدان امیرچخماق به اجرای برنامه نپرداختیم!
بعد از انقلاب و با تعطیلی ارکسترها، من کارم را در شهربانی و دانشگاه پلیس ادامه دادم. جنگ که شروع شد، برای بدرقه رزمندگان به جبهههای نبرد، با گروه موسیقی آنها را همراهی میکردیم و زمانی هم که رزمندهای به شهادت میرسید، برای استقبال از آنها، یک گروه موسیقی را تدارک میدیدیم. این ماجرا تا سال ۷۰ ادامه داشت و آن موقع شهربانی، ژاندارمری و کمیته با یکدیگر ادغام شدند و نیروی انتظامی به وجود آمد. همان سال درجه من سرتیپی شده و من اولین سرتیپ در رشته موسیقی نظامی بودم که این درجه را داشتم.
سال ۷۱ بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس دومین جشنواره موسیقی دفاع مقدس را ترتیب داده بود. سال ۷۰، اولین دوره این جشنواره در هفته دفاع مقدس و با حضور گروههای برتر شهرستانی برگزار شده بود و حالا دومین دوره آن بود و مدیریت آن برعهده من بود. ما ۶۰ نفر از بهترینهای نیروی انتظامی را برای این کار در قالب نوازنده و ۳۰ نفر بهعنوان اعضای کُر انتخاب کردیم. برای اجرا، قطعه «خرمشهر عزیز» را «زعیمی نیکو» ساخت و به رهبری سرهنگ «قادری» آن را آماده اجرا کردیم. بعد از آمادهشدن کار، به مدت یک هفته این قطعه را در تالار وحدت به روی صحنه بردیم و برای اولینبار سرلشکر «فیروزآبادی» – رئیسکل نیروهای مسلح – به همراه «مهدی چمران» که رئیس بنیاد حفظ آثار و معاون فرهنگی ستاد نیروهای مسلح بود، به دیدن این اجرا آمدند. به یاد دارم که به گروه اول ۴۵ سکه تمام بهارآزادی، به گروه دوم ۴۵ نیمسکه و به گروه سوم ۴۵ ربعسکه جایزه دادیم.
زعیمی نیکو بعدتر قطعه «حر و حضرت عباس» را ساخت. ما تمرینات زیادی در تالار وحدت و فرهنگسرای بهمن انجام دادیم و درست در روز اربعین، این قطعه را بهصورت اجرای نمایشی همراه با موسیقی اجرا کردیم. قبل از اجرای این قطعه، من با استفاده از قطعه «اشک افشان» صادق آهنگران، قطعه جدیدی ساخته بودم که آن را بهوسیله گروه اجرا میکردیم و تماشاگران زیادی به دیدن این نمایش آمدند و استقبال زیادی از آن شد.
سال ۷۲ جشنوارهای را با حضور گروههای ارکستر نظامی در شهر تهران برگزار کردیم. در کنار گروههای نظامی از گروههای موسیقی سنتی و محلی نیز برای اجرا در این جشنواره دعوت کردیم و یک هیئت انتخاب از بین گروههای مختلف، برترینها را برای اجرا انتخاب کردند. علاوه بر تهران، یک روز در خرمشهر نیز با حضور گروههای برتر، موسیقی دفاع مقدس در این شهر نیز – علیرغم مخالفتهای اولیه – به اجرا در آمد.
سال ۷۴ به میزبانی اصفهان این جشنواره را برگزار کردیم؛ در آن سالها خیلی مدیران با موسیقی و اجراهای کنسرت میانه خوبی نداشتند و آشکارا به ما اعلام کردند که صرفاً بهخاطر اینکه این جشنواره مزین به نام دفاع مقدس شده، اجازه برگزاری آن را دادهاند. گروههای منتخب جشنواره در شهر اصفهان به مدت یک هفته، هر شب در مکانهای مختلف شهر به اجرای برنامه میپرداختند. به یاد دارم که مهاجرانی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت – در آن شبها برای سخنرانی آمد و خیلی از جشنواره تعریف کرد.
جشنواره چهارم را مجدداً در تهران برگزار کردیم و باز هم از بین گروههای مختلف، هیئت انتخاب، تعدادی گروه منتخب را برای اجرا در این جشنواره برگزیده کرد و هر شب، این گروهها در مکانهایی که از قبل هماهنگ شده بود، به اجرای برنامه میپرداختند. جشنواره موسیقی دفاع مقدس هر دو سال یکبار برگزار میشد.
استقبال بینظیر یزدیها از موسیقی دفاع مقدس
بعد از پایان جشنواره، برای تسویه مالی با گروهها به مشکل خوردیم و بنیاد قدری بدعهدی کرد و عددی را که بهعنوان بودجه جشنواره با ما توافق کرده بود، به موقع واریز نکرد. به همین خاطر، سید جواد هاشمی ماشین خودش را فروخت تا هزینه گروهها را پرداخت کند!
برای پنجمین دوره، شهر «یزد» را بهعنوان میزبان جشنواره موسیقی دفاع مقدس انتخاب کردیم. قبل از آغاز جشنواره، برای دیدن امکانات و سالنهای برگزاری کنسرت، سفری به یزد داشتم و با دیدن میدان «امیرچخماق» دوست داشتم که در این مکان نیز اجرای برنامه داشته باشیم؛ اما بهخاطر جو فرهنگی شهر یزد، این نگرانی را داشتم که شاید برخی کنسرت را تعطیل کنند یا بخواهند اجرا را به حاشیه بکشانند؛ در نتیجه اجرا در این میدان بسیار زیبا را از لیست برنامههای خود حذف کردیم. با شروع جشنواره، در همان شب نخست، با استقبال فوقالعادهای از طرف مردم شهر یزد مواجه شدیم؛ بهنحویکه سایر شهرستانهای استان نیز تقاضای اجرای برنامه در شهر خود را داشتند و ما تصمیم گرفتیم که ۶ گروه را در شهر یزد مستقر کنیم و ۱۲ گروه را به سایر شهرهای استان برای اجرای برنامه بفرستیم. با پایان جشنواره و استقبال بینظیری که از گروههای موسیقی شد، این افسوس همیشه با من ماند که چرا در میدان امیرچخماق به اجرای برنامه نپرداختیم!
اما ششمین دوره جشنواره مجدداً به پایتخت برگشت و این بار اجرای این دوره را به یک پیمانکار بخش خصوصی واگذار کردند. بعد از جشنواره ششم، سردار «افشار» به جای مهدی چمران عهدهدار ریاست بنیاد حفظ آثار شد. مدیر جشنواره هفتم سید جواد هاشمی (بازیگر) بود. هفتمین دوره دارای سه بخش سرود، موسیقی و نوحه بود که بخش «نوحه» با دبیری «صادق آهنگران» از دوره هفتم به جشنواره اضافه شد. جشنواره هفتم در سال ۸۳ به میزبانی شهر شیراز برگزار شد؛ اما برخلاف یزد، آن استقبال و شور و هیجانی که از گروههای موسیقی در ذهن ما از شهر شیراز بود، اتفاق نیفتاد! هرچقدر از گروههای موسیقی استقبال نشد، از نوحههایی که اجرا شد، بیشترین استقبال به عمل آمد. به یاد دارم که در یک شب، دو سه هزار نفر از مردم پای این مراسم نوحهخوانی گریه میکردند.
سید جواد هاشمی از جیب خودش، دستمزد گروهها را داد
فردی مانند «محمد سعید شریفیان» که سمفونی «سرداران» و «اروندرود» را میسازد یا «روشنروان» که «فلکالافلاک» را تولید میکند یا حتی «انتظامی» که قطعه «خرمشهر» را میسازد، چقدر با نامهربانیها مواجه شدند!
جشنواره هفتم با همه فراز و فرودهایش به پایان رسید. اما بعد از پایان جشنواره، برای تسویه مالی با گروهها به مشکل خوردیم و بنیاد قدری بدعهدی کرد و عددی را که بهعنوان بودجه جشنواره با ما توافق کرده بود، به موقع واریز نکرد. به همین خاطر، سید جواد هاشمی ماشین خودش را فروخت تا هزینه گروهها را پرداخت کند! اما جشنواره هفتم، آخرین دوره جشنواره موسیقی دفاع مقدس بود که در شهر شیراز برگزار شد! بعد از آن دوره، وزارت ارشاد جشنوارة موسیقی با عنوان «جشنواره مقاومت» برگزار کرد و از ما دعوت کرد تا در آن جشنواره شرکت کنیم. این جشنواره هم در هفته دفاع مقدس برگزار میشد. «محمد میرزمانی» که همزمان مدیرکل موسیقی ارشاد هم بود، دبیر جشنواره موسیقی مقاومت شد. جشنواره موسیقی مقاومت سه دوره پیاپی در شهر کرمانشاه برگزار شد که دبیری آن را «محمد گلریز» برعهده داشت.
نحوه انتخاب گروههای شرکتکننده در جشنواره موسیقی مقاومت، برخلاف جشنواره دفاع مقدس از طریق سیدیهایی بود که گروهها از اجرای خود فرستاده بودند؛ درصورتیکه ما در جشنواره موسیقی دفاع مقدس، برای انتخاب گروههای منتخب شرکتکننده، به تکتک شهرها سفر میکردیم و از نزدیک اجرای آن گروه را میدیدیم و گروه منتخب را تعیین میکردیم. من بعد از اینکه از بنیاد حفظ آثار بیرون آمدم، دیگر نه خبری از برگزاری جشنوارههای هنری بود و نه پویایی سابق را داشت. بنیاد، تمام بودجه خود را صرف ایجاد دفاتر استانی کرد که تقریباً کمترین دستاورد را برای آن به همراه داشت.
نامهربانیها آتشم زد!
وقتی سیر تولید موسیقی مقاومت و حماسی را بررسی میکنیم، بعد از یک زمانی – مخصوصاً بعد از جنگ و دهه ۷۰ – دیگر عملاً هیچ نام و نشانی از این موسیقی در جامعه دیده نمیشد. حتی شهادت فردی مانند حاج قاسم نیز این تلنگر جدی را ایجاد نکرد تا آثار موسیقایی فاخری تولید شود. شما علت این موضوع را در کجا میدانید؟
نعمتی: افرادی که در این زمینه کار میکردند، به دلیل دلسردی و بیاهمیت شمردنشان دیگر تمایلی به ساخت آثار جدید پیدا نکردند. بهعنوان نمونه، فردی مانند «محمد سعید شریفیان» که سمفونی «سرداران» و «اروندرود» را میسازد یا «روشنروان» که «فلکالافلاک» را تولید میکند یا حتی «انتظامی» که قطعه «خرمشهر» را میسازد، چقدر با نامهربانیها مواجه شدند!
/ انتهای پیام /

source