در یکی از عجیبترین و بحثبرانگیزترین پروندههای طلاق در اروپا، یک زن یونانی تنها با استناد به تحلیلی که هوش مصنوعی از تفالههای قهوه ارائه داده، تصمیم گرفت به زندگی مشترکش پایان دهد. این اتفاق که ابتدا بیشتر به یک شوخی شبیه بود، حالا به موضوعی جدی و پرسر و صدا در رسانهها، محافل حقوقی و حتی در شبکههای اجتماعی تبدیل شده است.
ماجرا از یک فنجان قهوه شروع شد
ماجرا زمانی آغاز شد که این زن، تصویری از تفالههای قهوهای که همسرش نوشیده بود را در اختیار چتبات ChatGPT قرار داد. او از این ابزار خواست تا براساس تصویر، یک تعبیر یا فال ارائه دهد. پاسخ چتبات شوکهکننده بود: «این فرد به زنی فکر میکند که نام او با حرف E شروع میشود و این زن در حال تلاش برای از هم پاشیدن یک خانواده است.»
همین جمله کافی بود تا زن، موضوع را خیانت تلقی کند. او بدون مکث، همسرش را از خانه بیرون کرد، فرزندانشان را در جریان قرار داد و تنها ظرف چند روز، اقدام به ثبت رسمی طلاق کرد.
واکنش مرد و ورود وکیل به ماجرا
شوهر این زن ابتدا تصور میکرد با یک شوخی یا سوءتفاهم عجیب روبهرو شده است. اما زمانی که متوجه شد همسرش جدی است و حتی پیگیر روند قانونی طلاق شده، با وکیل خود تماس گرفت. وکیل این مرد اعلام کرد که «هیچ مبنای حقوقی و منطقی برای صدور حکم طلاق بر اساس تحلیل یک ابزار هوش مصنوعی وجود ندارد.»
او در ادامه افزود: «حتی قهوهخوانهای سنتی نیز ادعا نمیکنند که نتیجهگیریهایشان قطعی و قابل استناد حقوقی است، چه برسد به یک هوش مصنوعی که اصولاً چنین وظیفهای ندارد.»
کارشناسان چه میگویند؟
روانشناسان و کارشناسان خانواده معتقدند که این اتفاق نشانهای از شکنندگی روابط مدرن و بحران اعتماد در زندگی زناشویی است. یکی از روانشناسان حوزه خانواده میگوید: «وقتی فردی بدون گفتوگو، مشاوره یا بررسی واقعیتها صرفاً بر اساس یک متن تولیدشده توسط هوش مصنوعی تصمیم به طلاق میگیرد، نشان میدهد که پایههای رابطه از قبل سست بودهاند.»
کارشناسان فناوری نیز هشدار دادهاند که ChatGPT و ابزارهای مشابه هیچگونه توانایی در پیشبینی آینده یا تحلیل واقعی احساسات انسانی ندارند. این ابزارها صرفاً بر اساس الگوهای زبانی و اطلاعات آماری پاسخهایی تولید میکنند که نباید مبنای تصمیمات حیاتی زندگی قرار بگیرند.
وقتی مرز خیال و واقعیت مخدوش میشود
استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در زندگی روزمره هر روز گستردهتر میشود؛ از برنامهریزی سفر گرفته تا نوشتن متن، تحلیل دادهها و حتی سرگرمیهایی مثل فالگیری. اما تفاوت اصلی در نحوه استفاده و اعتماد به این ابزارهاست.
بسیاری از کاربران از این ابزارها صرفاً برای سرگرمی یا کمک فکری استفاده میکنند، اما برخی دیگر آن را جایگزین مشاوره، تحلیل روانشناسی یا حتی داوری در زندگی شخصی خود کردهاند. همینجا مرز باریک بین خیال و واقعیت گم میشود.
زندگیای که با یک تحلیل پایان یافت
در نهایت، اگرچه روند رسمی طلاق هنوز در دادگاه به نتیجه نرسیده، اما این زن تصمیم خود را گرفته و به گفته نزدیکانش، هیچ علاقهای به بازگشت یا گفتوگو ندارد. زندگی مشترکی که میتوانست با ارتباط بهتر یا کمک گرفتن از مشاوران نجات پیدا کند، حالا به دلیل تحلیلی از یک چتبات به پایان راه رسیده است.
این پرونده، زنگ خطری برای جامعهای است که روزبهروز بیشتر به تکنولوژی وابسته میشود، بدون آنکه همواره درک درستی از ظرفیتها و محدودیتهای آن داشته باشد.
source