Wp Header Logo 330.png

نه مردان و نه زنان هیچ کدام کامل نیستند. تا رسیدن به کمال، الحق که راه درازی در پیش است. همه انسان ها عیب و نقص هایی دارند؛ چه بسیار کسانی که در جهت رفع آنها می کوشند و چه بسیار کسانی که خود را عاری از هر ضعفی می پندارند.

لحظاتی در زندگی وجود دارد که حتی تحمل کسانی که دوست شان می داریم و دوست مان می دارند، دشوار است. با همه این احوال، برخی افراد ویژگی هایی دارند که به خصوص در یک رابطه عاطفی بسیار آسیب زننده است، و دیری نمی پاید که زندگی با چنین کسانی سخت و طاقت فرسا می شود. 

دو واقعیت در منشأ این مشکل نهفته است؛ اول اینکه هرگز نمی توان کسی را به طور کامل شناخت، و دوم اینکه آدم ها طی زمان تغییر می کنند.

ممکن است در ابتدای رابطه مردی که برای زندگی انتخاب می کنید، همان شاهزاده نجیب و جذابی به نظر برسد که رویایش را داشته اید، اما با گذر زمان هر روز بیشتر از پیش در کمال ناباوری از خود بپرسید : کجا رفت آن مرد اصیل و نجیبی که روزهای اول، چنین در کنارش احساس خوشبختی می کردم؟

 البته بنا بر همین دو واقعیت مذکور ممکن است حتی برعکس این روی دهد، در ابتدای رابطه، شما همسرتان را مردی خسته کننده  بینید که با وجودش احساس ناامیدی به شما دست می دهد، اما با گذر زمان متوجه گنج پنهانی در او شوید که اصلاً انتظارش را نداشته اید. 

 

وقتی عاشق می شویم، جز خوبی در معشوق نمی بینیم، او منحصر به فرد به نظر می رسد.
– خورخه لوئیس بورخس –

با این حال، آنچه مسلم است این است که برخی افراد اصولاً روش مناسبی برای ارتباط با دیگران ندارند. شاید آنها قادر به عشق ورزیدن نیستند، یا حتی نمی توانند دوست داشته شدن را تحمل کنند؛ شاید در برزخی از احساس گناه، رنجش یا ترس یا مصائب کودکی خود گیر افتاده اند. در این مواقع، تا زمانی که معجزه ای رخ ندهد، رابطه لزوما به شکست ختم می شود. 

در ادامه سه نوع مردی را به شما معرفی می کنیم که بهتر است ، با آنها منتظر معجزه نباشید و فقط ازشان فاصله بگیرید!

 

مردانی که ثبات خلق ندارند

منظور مردانی است که در یک آن انگار که لطیف ترین و اصیل ترین مردان جهانند، عشق می ورزند، رفتاری مناسب دارند، از شما حمایت می کنند و اما به ناگاه بدون هیچ توضیحی، بدون اینکه اصلاً چیزی پیش آمده باشد تبدیل به خشن ترین و آزارنده ترین مردان می شوند!

 امروز برای شما می میرند، و فردا بی هیچ دلیلی شما را طرد می کنند و می آزارند. وقتی که خلق شان خوش است بسیار در عشق ورزی افراط می کنند و وقتی که تغییر می کنند پرخاشگر، فحاش و فریبکار می شوند. 

به طور کلی، این مردان تکانشی هستند. بدون اینکه متوجه شوید یا بدانید چگونه، نوعی ابهام در رفتار و کردارشان مشهود است، اصولاً تکلیف شما در برابرشان نامشخص است. 

وقتی عشق می ورزند، واقعاً انگار که عاشق ترین مردان روی زمین هستند و شما خوشبختی را در کنارشان تجربه می کنید. اما وقتی هیولای درون شان آزاد می شود ترس و نفرت در شما به اوج می رسد، از این همه تغییر هول برتان می دارد، انگار کس دیگری است، شما هرگز نمی توانید این تغییرات را در او پیش بینی کنید.

 

مردان از این نوع از نظر عاطفی تخلیه می شوند. آنها درگیری عمیقی با خود دارند که قادر به حل آن نیستند.  کاملاً خود محور هستند، به همین دلیل است که  عواقبی را رفتارشان می تواند برای شما داشته باشد در نظر نمی گیرند. آنچه مسلم است این است که آن ها نه با شما و نه با هیچ کس دیگر آمادگی برقراری رابطه عاشقانه را ندارند.

 

مردانی که عادت به دروغگویی دارند

راه های زیادی برای دروغ گفتن وجود دارد که واضح ترین آنها صحبت کردن در مورد حقایق یا موقعیت هایی است که هرگز اتفاق نیفتاده اند. 

وقتی که تظاهر می کنید با چیزی موافقید، اما قلباً مخالف آن هستید؛ وقتی قولی می دهیم که از عمل بدان طفره می رویم و امروز و فردا می کنیم؛ یا حتی وقتی به ظاهر در شرایطی سر می کنیم و تاب می آوریم ولی با ان مخالفیم؛ همه این ها نوعی دروغ گویی هستند.

اگر در مرحله شناخت از یکدیگر قرار دارید، شاید سخت بتوان فهمید که نامزد مان دروغ می گوید، اما وقتی رابطه جدی شد، خیلی به هوش و زکاوت نیازی نیست، چرا که خیلی زود دروغ ها فاش می شوند. 

به طور کلی، ما  دروغگو را نه از طریق دروغ گفتن اش به ما، بلکه از طریق دروغگویی او به دیگران می شناسیم. در واقع، وقتی که او این کار را با دیگران انجام می دهد، چرا با ما انجام ندهد؟ 

البته گاهی هم برخی چنان زیرکانه و حرفه ای دروغ می گویند، که تشخیص آن دشوار است. بنابراین یکی از راه هایی که کمک می کند این افراد را بهتر بشناسیم، نوع رفتاری است که با دیگران دارند. 

 

اعتماد به مردی که دروغ می گوید، خطاست. دیری نمی گذرد که خودمان را در مرحله ای می بینیم که داریم جاسوسی اش را می کنیم، زیرا اعتمادمان خدشه دار شده است و حس می کنیم حتی دارد به ما خیانت می کند. 

 

مردانی که شما را سرکوب می کنند

وقتی زندگی با مردی را شروع می کنید که همواره سرکوب تان می کند، انگار هر دم روی پوسته شکننده تخم مرغ گام برمی دارید.  عموماً هر آنچه انجام می دهید، هر چه می گویید، کردار و رفتارتان بی وقفه نقد و نفی می شود.

این رفتار به ویژه در مردانی که ثروتمند هستند، و بیشتر خواهان کسی در کنارشان هستند که مطیع باشد و دقیق طبق نظر آنها رفتار کند، مشهودتر است. 

در کنار چنین شرکای عاطفی ای همیشه احساس می کنید مورد ارزیابی قرار گرفته اید و بشیار تحقیر می شوید. وقتی که ایده ای به نظرتان می رسد، قبل از اینکه آن را فی البداهه به زبان بیاورید و بعد با همفکری بپرورانیدش، باید  که هزار جور آن را طبق سلایق همسرتان بالا و پایین کنید تا در نهایت نقد کمتری متوجه تان شود، پر واضح است که در چنین شرایطی ریشه خلاقیت شما می خشکد و از به زبان آوردن ایده های تان پشیمان می شوید. 

شما به مرور تبدیل به کسی می شوید که دائم ساکت است و چه بسا حرفی برای زدن برای تان باقی نمی ماند. 

 

در شدیدترین موارد، این مردان کنترل‌کننده و خودشیفته در نهایت به رو خشونت می آورند، چون هیچ وقت هم همه چیز و همه کس باب میل آنها نیست؛ و در چنین شرایطی بیشترین فشار روانی شان را بر شریک زندگی شان می آورند. 

به همین دلیل است که آنها ارعاب را انتخاب می‌کنند، که می‌تواند شامل بازی‌های روان‌شناختی ظریف یا حتی اقدامات مستقیم فیزیکی باشد. با این تیپ مردها  هرگز نمی توانید خوشحال باشید! 

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *