Wp Header Logo 152.png

الهام بهروزی

صادق چوبک، همان نویسنده‌ای است که از تراژدی فقر، داستان‌هایی نویی آفرید، از همین رو به عنوان یکی از پایه‌گذاران
داستان‌نویسی نوین در ایران شناخته می‌شود. این نویسنده به همراه محمدعلی جمالزاده
و صادق هدایت با نوگرایی، تحولاتی را در دنیای داستان معاصر ایجاد کردند که پیش از این در
ادبیات ایران سابقه نداشته است.

چوبک با انتشار مجموعه‌داستان‌های «انتری که لوطی‌اش مرده
بود» و «خیمه‌شب‌بازی» به عرصه داستان‌نویسی به‌طور جدی ورود کرد. او در همان آغاز
با نوشتن داستان «انتری که لوطی‌اش مرده بود» به زبان نمادین، نشان داد که به‌دنبال
کلیشه‌نویسی و تکرارگویی نیست؛ بلکه می‌خواهد حرف نویی را در داستان بزند. این
نوگرایی تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخت تا جایی که بسیاری از آن‌ها داستانِ
انتر و لوطی را برگرفته از وضعیتِ جامعه آن زمان ‌دانستند. انتشار این مجموعه‌داستان
موجب شد که محبوبیت صادق چوبک دوچندان شود.

در آن زمان، منتقدان بسیاری (از جمله خود هدایت) آثار ادبی
چوبک را تحسین ‌کردند. آنها معتقد بودند که چوبک آهسته‌آهسته از زبان هدایت فاصله گرفته
و زبان خودش را پیدا کرده است. در این رابطه، رضا براهنی، شاعر و نویسنده، درباره
نثر چوبک گفته بود: «چوبک زبانی خاص خود دارد. گرچه در اوایل، این زبان همسایگی‌هایی
با زبان هدایت داشت؛ ولی بعدها چوبک آن همسایگی را پشت سرگذاشت و به‌سوی زبانی دقیق‌تر
از زبان  هدایت برآمد.»

از دید همین منتقدان، صادق چوبک خیلی زود به یکی از
پیشگامان عرصه داستان‌نویسی نوین ایران مبدل شد. او به همراه بزرگ علوی و صادق
هدایت با آثار خود مسیر داستان‌نویسی ایران را همگام با تحولاتی که در این زمینه
در جهان اتفاق می‌افتاد، هم‌سو ساختند.

چوبک 14 تیر سال 1295 در بوشهر و در خانواده‌ای متمول و
تاجر به دنیا آمد. او تحصیلات خود را تا کلاس سوم ابتدایی در مدرسه سعادت بوشهر
گذارند، سپس در سال 1303 به‌دلیل مداوای بیماری مالاریا به شیراز منتقل شد و در
مدارس شفاعیه، باقریه، سلطانیه و حیات به تحصیل ادامه داد.

او زمانی که 15 سال داشت، نخستین مقاله خود را در روزنامه
محلی «بیان حقیقت» در شیراز منتشر کرد. صادق چوبک پس از کلاس ششم در سال 1313 به
تهران رفت و در کالج امریکایی تحصیلات خود را از پی گرفت و پس از دانش‌آموختگی  در سال 1316 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در
مدرسه «شرافت» به تدریس مشغول شد. و در ترجمه نیز دستی داشت؛ اما او پس از مدتی به
خدمت سربازی احضار شد و به‌دلیل تسلط به زبان انگلیسی به‌عنوان مترجم در ستاد ارتش
خدمت کرد.

چوبک بعد از خدمت، در سال 1319 به‌عنوان تحویل‌دار در وزارت
دارایی استخدام شد ولی با آمدن متسشاران بازرگانی امریکایی به ایران، مترجم آن‌ها
در این وزراتخانه شد. پس از این دوره، او زبان انگلیسی را در موسسات و مدارس
گوناگون تدریس کرد و دو سال به سمت مترجم در سفارتخانه انگلیس به کار پرداخت و
سرانجام در سال 1328 با استخدام وزارت نفت درآمد و تا سال 1353 که بازنشسته شد،
مسوول کتابخانه این وزارتخانه بود.

صادق چوبک بلافاصله پس از بازنشستگی به انگلستان مهاجرت کرد
و در سال 1358 به امریکا رفت و در شهر برکلی ایالت کالیفرنیا ساکن شد. او سرانجام
13 تیر 1377 در این شهر درگذشت. او با انتشار آثار
شناخته‌شده‌ای
چون «تنگسیر»، «انتری که لوطی‌اش مرده بود» و «سنگ صبور» در زمره نویسندگانی قرار
گرفت که اهمیت و تأثیرش از یک اثر فراتر رفته و به یکی از نام‌های مهم در داستان
معاصر فارسی تبدیل شد.

چوبک مانند هدایت و علوی داستان کوتاه فارسی را به مثابه یک
ژانر ادبی در ایران قوام بخشید و از نخستین داستان‌نویسان ایرانی بود که از قصه
فاصله گرفت و داستان‌نویسی به شیوه‌ مدرن را دنبال کرد. داستان‌های او اغلب در سبک‌های
رئالیسم (واقع‌گرایی)، ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی) و مدرنیسم خلق شدند. صادق چوبک در
داستان‌هایش ابتدا واقع‌گرا و بعدها بیشتر طبیعت‌گرا شد.

از دید منتقدان ادبی، از ویژگی‌های اصلی آثار چوبک می‌توان
به گردش ماهرانه‌ زاویه‌ دید اشاره کرد. او از زاویه‌ دید دانای کل کمتر استفاده
کرده و از شیوه‌ چرخش راوی در داستان کمک گرفته است. نکته‌ بدیع دیگر _که در آثار
صادق هدایت نیز دیده می‌شود_ راویِ حیوان یا حیوانِ راوی است که ویژگی غریبی به
آثار چوبک داده است. چوبک همچنین توصیفات دقیق و موشکافانه‌ای از موقعیت‌های
داستان ارائه می‌دهد؛ قلم او مانند دوربینی گرداگرد صحنه می‌گردد و تمام جزئیات را
به ‌وضوح نمایش می‌دهد.

 چوبک در طول حیات
ادبی خود بیش از هرچیز به داستان کوتاه پرداخت. او نویسندگی را با مجموعه‌داستان «خیمه‌شب
‌ازی» در سال 1324 آغاز کرد و بعدها با نوشتن مجموعه‌هایی مثل «روز اول قبر»، «انتری
که لوطی‌اش مرده بود» و «چراغ آخر» ادامه داد. دو رمان «تنگسیر» و «سنگ صبور» نیز
از آثار مهم اوست. تاکنون منتقدان بزرگی چون حسین پاینده، رضا براهنی، محمدعلی
سپانلو، علی‌اکبر کسمایی و … به نقد و بررسی آثار او پرداخته‌اند.

همان‌طور که اشاره شد، «تنگسیر» یکی از مهم‌ترین آثار چوبک
است که همچنان خواندنی و جذاب است. داستان این رمان بر اساس واقعیت نوشته شده‌است.
در این داستان محلی که در میان مردم بومی استان بوشهر از محبوبیت بالایی برخوردار
است، زائرمحمد جوانی ساده‌دل و از یاران رئیسعلی دلواری است که با همسر و فرزندانش
زندگی آرامی دارد؛ آرامش قبل از طوفان. زندگی او زمانی دستخوش تغییر می‌شود که
افرادی با دغل و حیله سرمایه‌ او را بالا می‌کشند و زائر محمد از راه شرع و قانون
راه به جایی نمی‌برد. سرانجام او در عملی قهرمانانه تصمیم می‌گیرد شخصاً حقوق پایمال‌شده‌اش
را بازستاند و با انتقام شخصی در مقابل ظلم آشکار ایستادگی کند. داستان این انتقام
دها‌ن‌به‌دهان میان مردم می‌چرخد و شهر که فضایی استعمارزده و تحت ستم دارد، از این
اتفاق استقبال و زائر محمد را _که اکنون با نام شیرمحمد شناخته می‌شود_ به قهرمانی
مردمی تبدیل می‌کند.

چوبک در این داستان شیوه‌‌ معمول خود را رها کرده و به سراغ
داستان بلند رفته است. زبان توصیف‌گر و عینی او که مانند یک دوربین فیلمبرداری عمل
می‌کند و شیوه‌ استفاده از زاویه‌ دید قصه، از نقاط قوت تنگسیر است. قصه‌ زائرمحمد
را بعدها رسول پرویزی در کتاب شلوارهای وصله‌دار در قالب یک داستان کوتاه آورده
است؛ اما چوبک با توصیفات دقیق و بدیع، شخصیت‌پردازی‌های گویا و زبانی متناسب و گیرا
از این قصه، رمانی خواندنی ساخته است.

«سنگ صبور» دیگر رمان چوبک است که توانست در عرصه رمان‌نویسی
ایران توجه‌ها را به سمت خود جذب کند. این رمان، داستان خانه‌ای اجاره‌ای است که
افراد مختلفی در آن زندگی می
‎‌کنند. ماجرا با گم شدن بلقیس آغاز می‌شود و در بیست و چهار
فصل ادامه می‌یابد که هر کدام شامل روایت ماجرا از زبان یکی از این همسایه‌هاست.
چوبک با انتخاب این شیوه نشان می‌دهد که واقعه‌ای یکسان چطور می‌تواند از دیدگاه
اشخاص گوناگون، متفاوت درک شود و همچنین قدرت نویسندگی‌اش را نیز نمایان می‌کند؛
چراکه نوشتن از زبان شخصیت‌های متفاوتی که هر کدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را
دارند، نیازمند مهارت بسیاری در شخصیت‌پردازی است. او از طریق پرداختن به شخصیت‌های
داستانش در حقیقت اوضاع جامعه را با لحنی تند و گزنده به تصویر می‌کشد.

لیلا صادقی، منتقد ادبی در بخشی از مقاله خود با عنوان «آینه‌ای
که سنگ صبور خودش بود» در خصوص این رمان نوشته است: «صادق چوبک، در رمان سنگ صبور
خود که از بهترین آثار اوست، با فقدان حضور «گوهر» به‌عنوان راوی، بر فقدان ارزشی
اشاره می‌کند که جامعه‌ آن زمان آن را نمی‌شناسد و باعث انحطاطش می‌شود.

این رمان که بازنمایی عصر خود و همچنین عصر پیش از خود است،
بر تأثیر عملکرد نظام‌های فاسد بر سرنوشت افراد دلالت می‌کند، به‌طوری که تنها کسی
که در این رمان می‌تواند به زندگی خود ادامه دهد، زنی زشت‌رو، خیانتکار و بدخواه
همگان به نام بلقیس است که خیانت او را می‌توان به سطح گسترده‌تری از جامعه‌ تعمیم
داد و این
گونه استدلال کرد که بلقیس نماینده‌ای از مردمی است که با خیانت، بدگویی و
رفتارهای غیراخلاقی بقای خود را در جامعه تضمین می‌کنند. درمقابل گوهر نماینده‌ای
بخشی از جامعه است که قربانی معصومیت خود می‌شوند که این رمان برای دلالت بر مفاهیم
مورد نظر خود، گاه با تطابق صورت و معنا و گاه با تطابق نداشتن عامدانه‌ آن‌ها
مفاهیم ناگفته‌ خود را به مخاطب منتقل می‌کند.»

از دید صادقی، «همه‌ ماجرای رمان با محوریت شش شخصیت، برای
روایت یک نفر، برای کسی که سنگ صبور است، نقل می‌شود و این یک نفر، کسی نیست جز
خود راوی. درواقع هرکس، سنگ صبور خودش است. در این عنوان، تنهایی و مرگ هم در
مفهوم و هم در ساختار عنوان اثر انعکاس یافته است. در این رمان، از لحاظ درون‌مایه‌ای
سرنوشت سه تن از شخصیت‌های اصلی داستان به مرگ می‌انجامد و بقیه‌ شخصیت‌ها به گونه‌ای
در آستانه‌ آن قرار می‌گیرند، درنتیجه ارتباط درون‌مایه‌ای «عنوان» و «متن رمان»
به صورت انعکاس تنهایی و مرگ در «ساختار و محتوا» به صورت تک‌گویی و مرگ نشان داده
می‌شود.»

در پایان این نوشتار باید یادآور شد که صادق چوبک یک
نویسنده تمام‌عیار بود تا جایی که عده‌ای عنوان پدر داستان‌نویسی نوین ایران را به
او می‌دهند. او نویسنده‌ متبحری است که هر شخصیت داستانش به زبان خودش، زبان
متناسب با فرهنگ و خانواده و سن و سالش سخن گفته؛ در داستان‌هایش به‌وضوح می‌بینید
که کودک، کودکانه اندیشیده و کودکانه هم حرف می‌زند، زن زنانه فکر می‌کند و زنانه
هم حرف می‌زند. بدین ترتیب هر یک از شخصیت‌ها در آثار چوبک به بهترین وجه شکل گرفته
و در بستر این آثار، شخصیت‌پردازی موفقی ایجاد شده که در روند حوادث داستان‌ها، زیبایی
و عمق خوشایندی به آن داده‌اند.

چوبک در توصیف واقعیت‌های زندگی نیز وسواس زیادی داشت و این
نیز از ویژگی‌های آثار وی است. بیشتر داستان‌های وی حکایت تیره‌روزی مردمی است که
اسیر خرافه و نادانی  هستند، از این‌رو،
بیشتر آن‌ها فضای تلخ و دردناکی را روایت می‌کنند که خواندن آن‌ها بخشی از تاریخ
اجتماعی آن عصر را نیز در خلال داستان‌هایش بازنمایی می‌کند.

 

 

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *