جوان آنلاین: مرد جوان که با وعده ازدواج و عقد موقت به زندگی دختر جوان راه یافته بود، با تهیه پنهانی فیلم و عکس خصوصی، میلیاردها تومان از او اخاذی کرد و در آخرین اقدام، دختر جوان را با تهدید چاقو به جادههای اطراف تهران برد، جایی که دخالت بهموقع پلیس راهور پرده از ماجرا برداشت.
چندی قبل مأموران پلیس راهور تهران هنگام گشتزنی در یکی از جادههای اطراف پایتخت به خودروی سواری مشکوک شدند. داخل خودرو، زن و مرد جوانی با هم به شدت درگیر بودند و مشت و لگد به یکدیگر میزدند. راننده که مرد جوانی بود، در حالی که با زن همراهش در صندلی کناری گلاویز شده بود، کنترل خودرو را از دست داده بود، به طوری که وسیله نقلیه به چپ و راست جاده منحرف میشد.
همین وضعیت خطرناک باعث شد مأموران به راننده مشکوک شوند و دستور توقف بدهند، اما او بیتوجه به هشدار پلیس بر سرعت خود افزود. پس از تعقیب و گریزی کوتاه، خودرو متوقف و راننده بازداشت شد.
مرد جوان در همان ابتدا مدعی شد که با همسرش درگیری لفظی و فیزیکی پیدا کرده و از ترس جریمه پلیس توقف نکرده است، اما زن جوان روایت متفاوتی داشت و گفت که ساعتی قبل توسط این مرد ربوده شده و متهم با تهدید قصد اخاذی از او را داشته است.
با شکایت زن جوان، مأموران راننده خودرو را بازداشت و به نزدیکترین کلانتری منتقل کردند.
خواستگاری
زن جوان با طرح شکایتی در توضیح ماجرا گفت: «مدتی بود خانوادهام اصرار داشتند ازدواج کنم و به خانه بخت بروم. تعدادی خواستگار داشتم، اما هیچ کدام از آنها را برای ازدواج نپسندیدم تا اینکه چند ماه قبل با مرد جوانی به نام پژمان از طریق یکی از بستگانمان آشنا شدم. پژمان همراه خانوادهاش در یکی از شهرستانها زندگی میکرد و مدتی بود برای کار به تهران آمده بود و من خیلی او را نمیشناختم، اما فامیلمان از پژمان و خانوادهاش خیلی تعریف میکرد و من هم بدون تحقیق صحبتهای او را باور کردم. آشنایی ما زیاد طول نکشید و پژمان همراه خانوادهاش به خواستگاریام آمد.»
عقد موقت برای شناخت بیشتر
وی ادامه داد: «چند باری او و خانوادهاش به خواستگاریام آمدند و درباره شرایط ازدواج با هم صحبت کردیم و قول و قرارها را هم گذاشتیم، اما از آنجایی که من و خانوادهام شناخت زیادی از پژمان نداشتیم، تصمیم گرفتیم ابتدا برای مدتی صیغه محرمیت بخوانیم و عقد موقت کنیم تا با هم بیشتر ارتباط داشته باشیم و با خلق و خوی هم آشنا شویم. بههرحال صیغه جاری شد و ما به هم محرم شدیم، اما هرگز تصور نمیکردم پژمان که قرار بود با او زیر یک سقف زندگی کنم برای اخاذی از من نقشه شومی طراحی کرده باشد.»
اعتماد و دام پنهانی
دختر جوان گفت: «ما با هم ارتباط داشتیم و پژمان هم با چربزبانی مرا فریب داد، به طوری که به او اعتماد کردم و به خانهاش رفت و آمد داشتم. مدتی گذشت و او رفتارش خیلی با من خوب بود تا اینکه از من خواست خودرو و طلاهایم را بفروشم و به او بدهم. از پیشنهادی که داده بود شوکه شده بودم، چون هنوز مراسم ازدواجمان را نگرفته بودیم و قرار بود به زودی برگزار کنیم که با این درخواستش مواجه شدم. قبول نکردم و گفتم پدر و مادرم اجازه نمیدهند و فکر میکردم همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود، اما پژمان عصبانی شدم و گفت اگر به او پول ندهم فیلم و عکس خصوصیام را در فضای مجازی منتشر میکند و آبروی مرا بین دوستان و بستگان میبرد که تازه متوجه شدم او مخفیانه از من عکس و فیلم تهیه کرده است.»
اخاذی
شاکی افزود: «پژمان فیلم و عکسهای خصوصی مرا داخل تلفن همراهش ذخیره کرده بود و برای ترساندن من قسمتی از آن را نشانم داد که متوجه تهدیدهای واقعی او شدم. پس از این با التماس و زاری و گریه از او خواستم عکس و فیلمهایم را پاک کند، اما فایدهای نداشت و دل سنگش به رحم نیامد، برای همین مجبور شدم برای حفظ آبرویم تمامی طلاها، اموال و حتی خودرویم را بفروشم و پول آن را که بیش از یک میلیارد تومان میشد به او بدهم. وقتی تمام سرمایهام را به او دادم تصمیم گرفتم خواستگاریام را پس بگیرم و به دنبال زندگیام بروم، اما پژمان قبول نکرد و گفت باید بیشتر به او پول بدهم. چند باری از دوستان و بستگان به بهانههای مختلف پول قرض گرفتم و به او دادم، اما این پایان ماجرا نبود.»
آدمربایی
دختر جوان در پایان گفت: «آزار و اذیت پژمان ادامه داشت و هر روز به طریقی میخواست از من اخاذی کند تا اینکه تصمیم گرفتم از او شکایت کنم و از دستش خلاص شوم. وقتی فهمید من قصد دارم شکایت کنم، تهدید کرد عکس و فیلمهای مرا به سایتهای مستهجن میفروشد و بعد هم شرط گذاشت اگر شکایت نکنم، عکس و فیلمهایم را پاک کند. بهخاطر آبرویم قبول کردم و ساعتی پیش با خودرویش به خانهمان آمد و مرا سوار خودرویش کرد تا به رستورانی برویم و در آنجا با هم صحبت کنیم تا عکس و فیلمهای من را پاک کند. دوباره به او اعتماد کردم و به راه افتادیم، اما ناگهان مسیرش را تغییر داد و با تهدید چاقو از من خواست هیچ حرکتی نکنم. او مرا به اطراف تهران برد و وقتی احتمال دادم او قصد دارد بلایی سرم بیاورد با او درگیر شدم که گشت پلیس راهور متوجه درگیری ما شد و خودرو را متوقف و پژمان را بازداشت کرد. الان از او به اتهام آدمربایی، اخاذی و تهدید با انتشار عکس و فیلمهای خصوصیام شکایت دارم.»
با شکایت دختر جوان، مأموران تلفن همراه متهم را بررسی و چند فیلم و عکس خصوصی از شاکی کشف کردند. شواهد موجود حکایت از اخاذی و آدمربایی داشت، اما متهم در بازجوییها اتهامات را رد کرد. پرونده برای تکمیل تحقیقات در اختیار مأموران قرار گرفته و بازپرس جنایی برای متهم قرار قانونی صادر کرده است.
source