جوان آنلاین: عصر روز شنبه ۲۷ اردیبهشتماه امسال، مأموران پلیس تلفنی از درگیری در پارکی در شهرری باخبر شدند. وقتی گشت انتظامی به محل رسید، با مرد جوان ۲۵ ساله غرق در خون که روی زمین افتاده بود، روبهرو شد. پیکر خونین جوان زخمی به بیمارستان منتقل شد، اما تلاش برای نجات جان او بیفایده ماند و تیم پزشکی اعلام کرد او بر اثر چندین ضربه چاقو جان باخته است.
بدین ترتیب تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس جنایی برای بررسی حادثه وارد عمل شدند. گفتههای شاهدان حکایت از آن داشت قاتل و مقتول یکدیگر را میشناختند و در صحنه درگیری با اسم همدیگر را صدا زدهاند.
ردگیری از دوربینها
تحقیقات اولیه نشان داد مقتول دقایقی قبل با یکی از دوستانش به نام احسان در پارک قرار ملاقات داشته است. مأموران با بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف توانستند صحنهای از شروع و پایان این دوستی مرگبار را ببینند. در فیلم، مقتول و مردی دیگر کنار هم روی نیمکت دیده میشدند. آنها ابتدا آرام صحبت میکردند، اما ناگهان حالتشان تغییر کرد. دستها بالا رفت، مشاجره شدت گرفت و سپس مرد افغان چاقویی بیرون کشید. او به سمت مرد ایرانی حمله کرد، اما لحظاتی بعد معادله عوض شد و مرد ایرانی موفق شد چاقو را از دست او بگیرد و چند ضربه کاری وارد کند. تصاویر نشان میداد که متهم پس از وارد کردن ضربات از صحنه گریخته است. در بررسیهای بعدی مشخص شد عامل قتل، احسان دوست صمیمی مقتول است.
عملیات تعقیب و گریز
با شناسایی قاتل، تیمهای پلیسی عملیات تعقیب را آغاز کردند که دریافتند وی پس از حادثه به خانهاش نرفته و به مکان نامعلومی فرار کرده است. تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه پیدا کرد تا اینکه مأموران آگاهی با سرنخهایی از رفتوآمدهایش توانستند مخفیگاهش را در منطقه کردان کرج پیدا کنند. سپس مأموران به دستور قضایی به مخفیگاه متهم رفتند و وی را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. متهم پس از دستگیری به اداره آگاهی منتقل شد، اما در بازجوییهای ابتدایی منکر جرم خود شد.
اعترافات
متهم وقتی با دلایل و شواهد روبهرو شد، چارهای جز اعتراف به قتل نداشت. او در ادعایی گفت: «من و مقتول سالها با هم دوست بودیم و رفت و آمد داشتیم. مدتی قبل او با چند نفر درگیر شد و کتک خورد. بعد به من اعتراض کرد که چرا به هواخواهیاش وارد درگیری نشدم. برای او توضیح دادم، اما قبول نکرد و به همین دلیل از همان روز درگیری شروع شد.»
وی ادامه داد: «دوستی ما ادامه داشت و من تصور میکردم، او مرا بخشیده است و دلخوریاش تمام شده، اما فکر نمیکردم قرار است به من تهمت دزدی بزند. بعد از مدتی او به من تهمت زد که گوشی موبایلش را دزدیدهام. در حالی که خبری از سرقت گوشیاش نداشتم و هرچه گفتم اشتباه میکند و گوشی دست من نیست، باور نکرد. دوستم هر روز با من تماس میگرفت و میگفت گوشیام را پس بده، اما گوشی دست من نبود که بخواهم به او برگردانم. همین شد که رابطهمان تیره شد و با هم اختلاف پیدا کردیم.»
قرار دعوا
وی درباره روز حادثه گفت: «پس از این، رابطه ما با هم کم شد و کمتر یکدیگر را میدیدیم، اما او مدام پیغام میفرستاد که گوشیاش را برگردانم. دوستم آن روز با من تماس گرفت و گفت میآید خانهام تا گوشیاش را پس بگیرد. گفتم گوشی دست من نیست، اما قبول نکرد و به سمت خانه ما حرکت کرد. او گفت اگر گوشی را پس ندهم بلایی سرم میآورد. نمیخواستم به خانهام بیاید، به همین دلیل از خانه بیرون رفتم که وسط راه، کنار پارک به هم رسیدیم. ابتدا کمی با هم صحبت کردیم و سعی کردم به او بفهمانم من گوشیاش را سرقت نکردهام، اما حرفهایمان دوباره به دعوا کشیده شد. وقتی درگیریمان بالا گرفت، ناگهان با چاقو به من حمله کرد. در جریان درگیری در یک لحظه چاقو از دستش افتاد که من آن را برداشتم و در اوج عصبانیت چند ضربه زدم. وقتی دیدم خونین نقش بر زمین شد، از ترس فرار کردم. نمیدانستم کجا بروم، اما میدانستم خیلی زود مأموران به سراغم میآیند. از خانه بیرون رفتم و مخفیگاهی در کردان پیدا کردم. در آنجا پنهان بودم که در نهایت پلیس رد مرا زد و به سراغم آمد. الان خیلی پشیمان هستم.»
متهم پس از اعتراف برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
source