Wp Header Logo 204.png

الهام بهروزی

دهم اردیبهشت یک روز معمولی در تقویم رسمی کشور نیست؛ چراکه این روز
به نام یکی از مهم‌ترین و استراتژیک‌ترین آبراهه‌های جهان که همانا خلیج فارس نام
دارد، نام‌گذاری شده است. این نامگذاری بر مبنای سالروز اخراج پرتغالی‌ها از تنگه
هرمز و خلیج‌فارس در زمان شاه عباس صفوی با کمک انگلیسی‌ها صورت گرفته است.

طبیعی است روز خلیج فارس، فرصت مغتنمی برای بازنمایی اهمیت تاریخی
این خلیج و مهم‌تر از آن فارس بودن و حقانیت نام ایرانی‌اش است که سال‌هاست
کشورهای عرب‌نشین حاشیه خلیج‌فارس با تاریخ‌سازی و هزینه‌های هنگفت در پی جعل نام
آن هستند ولی این سعی و تلاش آن‌ها در برابر کهن‌ترین نقشه‌ها و اسناد تاریخی که در
آن‌ها خلیج‌فارس با نام «پرشین گلف» ثبت و ضبط شده و همچنین فرهنگ و تمدن دیرینه‌ای
که بر کرانه شمالی آن وجود داشتهف کاری بیهوده و عبث بوده و هست.

بدیهی است خلیج فارس با فرهنگ و تمدنی ایرانی چنان عجین شده که کسی
یارای عربی دانستن آن را ندارد. این خلیج در زیست مردمان جنوب ایران، جای پای
محکمی دارد تا جایی که از گذشته تا امروز نقش پررنگی را در معیشت و اقتصاد و فرهنگ
این مردمان ایفا کرده است. مردمانی که قوت روزانه خود را از خوان پرنعمت خلیج فارس
تامین کرده و در سرما و گرما و شب و روز رهگذران این پهنه آبی برای انجام سفرهای
تجاری و صیادی بوده‌اند.

در گذر این سفرها، افسانه‌ها و داستان‌هایی بر ذهن دریانوردان و
ملوانانی که با این خلیج زیبا و عمیق مانوس بوده، نشسته که شنیدنشان برای هر
مخاطبی همچنان جذاب و پرکشش است. این افسانه‌ها که در کالبد فرهنگ شفاهی این خطه
نهادینه شده‌اند، بخش اعظمی از آن‌ها به همت نویسندگان و جنوب‌پژوهان مکتوب شده و
بخشی دیگر متاسفانه به‌دلیل گذر زمان و مرگ راویان آن‌ها از حافظه جمعی مردمان این
سامان پاک شده است.

این افسانه‌ها که اغلب در شب‌های هایل در گستره خلیج فارس در اثر جبر
کار و وحشت شب، بر خاطر ملوانان و دریانوردان می‌نشست و در آمیزش با تخیل آن‌ها در
تمثال هیولایی دریایی یا موجودی افسانه‌ای نقش می‌بست و آنقدر این تخیل در آن‌ها
عمیق می‌شد که باور می‌کردند این‌ها موجودات واقعی هستند نه خیالی و این‌گونه شد
که داستان‌ها و افسانه‌های بسیاری بر اساس این موجودات که نام‌های متفاوتی داشتند
مثل بوسلمه، من‌من‌داس‌ها، هول، پری دریایی و… خلق شد.

یک پژوهشگر فرهنگ عامه در این باره به بامداد جنوب گفت: خلیج فارس در
گذشته به‌دلیل نمود پررنگی که در زیست و معیشت مردم بوشهر داشت، همواره بستری برای
آفرینش داستان‌ها و افسانه‌های متعددی بود. افسانه‌هایی که از بعد داستانی فاصله
گرفته و به باورهای آن‌ها تبدیل شده بودند. آن‌ها باور داشتند که موجودات افسانه‌ای
در دریا وجود دارند که در اوقات خاصی انسان را مبهوت و مرعوب خود می‌کنند. از این‌رو،
آن‌ها معتقدند بودند که هرگز موقع غروب نباید کنار دریا بروند، چون ممکن است که
این موجودات ترسناک و خطرناک آن‌ها را محو کنند!

به گفته عبدالکریم نیسنی، افسانه «هول» یکی از مشهورترین افسانه‌های
جنوب است که در مورد جد یکی از خاندان‌های مهم این منطقه ساخته شده است. طبق این
افسانه، ماهیگیری در روستایی نزدیک گامبرون زندگی می‌کرده که روزی در حین
ماهیگیری، موجود پشمالویی در شکل و شمایل انسان را صید می‌کند. ابتدا می‌ترسد اما
بعد متوجه می‌شود که موجود بی‌خطری است. بنابراین آن را با خود به خشکی می‌آورد و
به‌دلیل اینکه هیچ زبانی را نمی‌دانسته، او را برای چوپانی انتخاب می‌کند. این
آغازی می‌شود برای شکل‌گیری یک افسانه و پدید آمدن چهار قبیله به نام‌های بن‌جاسم،
بن‌احمد، بن نصیر و بن سایوهیل از نژاد «هول»؛ همان موجودی که با شجاعت و وفاداری‌اش
در میان اهالی جزیره شهرت پیدا می‌کند.

وی در ادامه با بیان اینکه مردم جنوب با الهام از خلیج فارس داستان‌ها
و افسانه‌های متعددی را پدید آورده‌اند، افزود: این‌ها نشان می‌دهد که این خلیج در
باورسازی این مردم عنصر مهمی بوده است. برای مثال، زنان جنوبی که مردانشان برای
سفر تجاری به دریا رفته بودند و ماه‌ها از آن‌ها بی‌خبر بودند، دست به دامن رسومی
می‌شدند که از نیاکانشان به ارث برده بودند. یکی از این رسوم این بود که آن‌ها بعد
از اذان مغرب به‌منظور بازگشت مردانش به سلامت از دریا، گرد هم جمع می‌شدند و با
خواندن دعاهای مخصوص، حنا خیس می‌کردند سپس شبانه، به درخانه‌هایی که به اصطلاح به
سمت قبله (شمال) بود، می‌رفتند و دست خود را در لگن حنا زده و مثل مهر بر درهای
بسته این خانه‌ها می‌زدند.

نیستی ادامه داد: صبح که صاحبان خانه، نقش دست زنان را بر در خانه‌های
می‌دیدند، متوجه چشم‌براهی این زنان برای بازگشت مردانشان از دریا می‌شدند و شروع
به دعا خواندن می‌کردند تا این زنان حاجت‌روا شوند که این رسم تا دهه چهل در بنادر
شمالی استان مثل گناوه اجرا می‌شد.

وی سپس به رسم دیگری میان زنان جنوبی اشاره کرد و گفت: همچنین رسم
دیگری که میان زن‌هایی بوشهری که شوهران ملوانشان به دریا رفته بودند، معمول بود،
بردن فانوسی با شعله کم‌جان به لب ساحل در شب‌هنگام بود تا رهگذری که از آن‌جا
عبور می‌کند با بلند کردن شعله فانوس برای این زنان حاجت‌خواه و پایان انتظارشان
به درگاه خدا دعا کنند. آن‌ها همین‌که فردی شعله نیم‌سوز فانوس را بیشتر می‌کرد تا
بهتر روشنایی بدهد، نشانه خوش‌یمنی می‌دانستند و امیدوار می‌شدند که همسران و
عزیزانشان به سلامت از دریا برخواهند گشت.

این نویسنده و فرهنگ‌پژوه در ادامه با تاکید بر اینکه بسیاری از
باورهای افسانه‌ای و جادویی این استان از بطن خلیج فارس بر خیال مردمان این منطقه
نشسته است، تصریح کرد: این افسانه‌ها امروز در داستان بسیاری از نویسندگان جنوبی
مثل حسین دهقانی، منیرو روانی‌پور، صادق چوبک، احمد آرام و… جان گرفته‌اند که هر
کدام از آن‌ها به کمک رئالیسم جادویی سهم بسزایی را در احیای این افسانه‌های اصیل
و کهن دارند.

نیسنی با اشاره به اینکه در بسیاری از این داستان‌ها دریا (خلیج فارس)
محلی برای کشاکش ملوانان برای ادامه زندگی است، گفت: در عمده این افسانه‌ها، فلسفه
قربانی کردن برای برطرف کردن خشم دریا خودنمایی می‌کند. در این داستان‌ها و افسانه‌ها
گاهی دریا دوست می‌شود و گاه دشمن و خائن. این پارادوکس نشان‌دهنده تاثیرپذیری
زیست مردمان جنوب از دریاست که هرگاه آرام و پربرکت بود، برای‌شان در کسوت یک دوست
ظاهر می‌شد و هر گاه توفانی و مرگ‌آفرین بود، دشمن می‌شد و بی‌رحم و قربانی می‌گرفت
تا خشم خود را فروخورد!

این نویسنده با بیان اینکه بارها داستان‌های عجیب و باورناپذیری را
از ناخداهایی که دیگر در قید حیات نیستند، شنیدم که این‌ها همه برخواسته از توهم و
تخیل این مردان دریا بود که شب‌های زیادی را در توفان‌های مهیب خلیج فارس گرفتار
آمده و در عالم بی‌هوشی و بدحالی این افسانه‌ها در ذهن آن‌ها به شکل یک باور ساخته
شده است، افزود: برای مثال، داستانی هست که ناخدایی با یک پری دریایی ازدواج کرده
و حتی از او صاحب فرزند هم شده! این‌ها همه داستان هستند ولی این‌قدر واقعی جلوه
کرده‌اند که جزئی از باورهای زندگی این منطقه شده‌اند و از دل این داستان یک عشق
نامیرا و جاودانه بیرون آمده. عموما مردم جنوب با دادن بعد اسطوره‌ای به چنین
شخصیت‌هایی تلاش می‌کردند که این داستان‌ها را ماندگار کنند.

نیسنی یادآور شد: وهم و ژرفای دریا و وحشتی که همواره دریانوردان و
ملوانان و مسافران از آن داشتند، موجب این افسانه‌پردازی‌ها شده‌است؛ از این رو،
خلیج‌فارس رد پررنگی را در افسانه‌پردازی‌های جنوبی‌ها دارد؛ اما در این میان، در بسیاری
از این افسانه‌ها، می‌توان رد پای اساطیر را هم دید که می‌شود منشاهای اسطوره‌ای
آن را اثبات کرد.

source

rastannameh.ir

توسط rastannameh.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *