الهام بهروزی
سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مهمترین
رویداد فرهنگی ایران است که در دهه سوم اردیبهشت جاری با حضور ناشران داخلی و
خارجی برپا میشود. این رویداد در این دوره با شعار «بخوانیم و بسازیم» کار خود را
از 19 اردیبهشت در مصلای تهران آغاز خواهد کرد و تا 29 اردیبهشت هم ادامه خواهد
داشت.
این نمایشگاه، بزرگترین رویداد کتابمحور ایران است که در
آن تازههای نشر و کتب معتبر و تخصصی از ناشران سراسر کشور در دو بخش حضوری و
مجازی عرضه میشود. بدیهی است نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سالهای اخیر با
تغییرات محسوسی که در ساز و کار خود ایجاد کرده، به دنبال توسعه دامنه فعالیت خود
و کارکرد حوزه نشر است؛ به عبارتی، این
رویداد بهدنبال وارد شدن کتب به دنیای مدیا و تصویر است تا بدین طریق مانند
کشورهای توسعهیافته بستر مناسب را برای ورودی دنیای کتاب به سینما فراهم آورد و
شرایط برای ساخت فیلم و سریال بر اساس داستانها و رمانهای شاخص ایرانی بیش از
قبل فراهم شود.
بدونشک انتخاب شعار «بخوانیم و بسازیم»، انتخابی خردورزانه
و تامل برانگیز است هم برای مسوولان و هم مردم و مخاطبان کتاب؛ چراکه این شعار،
متضمن و متذکر این موضوع مهم است که برای رسیدن به توسعه پایدار و پیشرفت کشور،
باید از مسیر کتاب و مطالعه آثار ممتاز و خردگرایانه و مبتنی بر اندیشه و دانش
عبور کرد. راضیه عقیلیمهر، نویسنده و روزنامهنگار بوشهری بر این باور است که
«شعار این دوره از نمایشگاه کتاب تهران، پیرو جهاد فرهنگی است که نقش کتاب را در
رسیدن به توسعه ساختارمند متذکر میشود.» با وی در خصوص نمایشگاه بینالمللی کتاب
تهران گپ و گفتی داشتیم که در ادامه از نظر شما مخاطبان میگذرد.
از دید شما نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در بازسازی و تقویت فرهنگ
مکتوب و تاثیر آن در زیست مردم امروز چقدر موثر است؟
برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران طی این سالها یک جریانسازی
موفق فرهنگی در جامعه ایرانی بوده است. از این رو باید تداوم داشته باشد. با حضور
گریزناپذیر تکنولوژیهای ارتباطاتی و فضای وسیع و چشمنواز مجازی
و تنوع اپلیکیشنها و پلتفرمها نباید نسبت به آثار مطلوب و
نامطلوبی که میتواند در زندگی هر یک از ما خواسته یا ناخواسته داشته باشد، غافل
بود.
هماینک متوجه رواج کوتاهخوانی و اقبال جوانان به جذابیتهای تصویری
هستم؛ اما برخلاف نظر برخی در حوزه روابط عمومی و ارتباطات به ویژه در دنیای رسانهها که این عادیسازی مصطلح را بهعنوان تغییر
گریزناپذیر و توسعهمحور پذیرفته اند، قبول ندارم! و این ظلم را
ابداع راحتطلبان رسانهای میشمارم! به عنوان یک فعال رسانه همچنان
معتقدم آنچه از مطالعه یک کتاب فاخر در هر موضوع مورد نظر به شما میدهد، هیچگاه
نمیتواند با حجمی از اطلاعات ناقص و غیرمعتبر در دنیای به ظاهر جذاب و چشمگیر
فضای مجازی که نه منبع مشخصی دارد و نه ساختارمند است، مقایسه کرد.
دنیای مجازی همانطور که از نامش مشخص است، مجاز است و متاسفانه خواسته
یا ناخواسته ذهن بشر را مانند خوره میخورد. آدمها را تنبل کرده
است. آنها را سطحینگر بار میآورد و ظاهربین پرورش میدهد. به راحتی پذیرای هر اطلاعات
و هر خبر و هر تصویری میشود و اگر نسبت به این پذیرش آگاهی لازم نداشته باشد، به
تدریج از هویت انسانی خالی میشود، احساس پوچی میکند. بی آنکه بفهمد این دنیای
وسیع تکنولوژی برای راحتی ماست، برای تعامل صحیح و نه نابودیمان. از این نظر مصرانه
نسبت به رواج و اقبال برای خرید کتاب و کتابخوانی مشتاقم؛ چون کتاب به بشر قدرت
عمیق اندیشیدن و عمیق زیستن را میدهد.
همانطور که اشاره کردید کتاب به بشر قدرت عمیق اندیشیدن میدهد که
این اندیشیدن لازمه ساختن است، چیزی که در شعار این دوره (بخوانیم و بسازیم) پررنگ
شده است، نظر شما در این باره چیست؟
بله، شعار تامل برانگیزی است. تداعیکننده مفهوم شعارِ بیعمل است! اینکه شما زحمت خواندن کتابی را بکشید اما
نسبت به فهم محتوای آن پیگیر نباشید. کارکرد آن را در زندگی شخصی خودتان جستوجو
نکنید. نکات مثبت و منفی آن را در نظر نگیرید. فحوای کتاب را با نظر شخصی خودتان
تحلیل نکنید، مانند کسانی هستید که فقط حرف میزنند اما عمل و کاری از آنها نمیبینید. «بخوانیم و بسازیم» یعنی با در نظر گرفتن
اهمیت دانامحوری و منطقگرایی زندگی کنیم. سطحینگری و بیعملی معضلی بزرگی است که
این روزها حضورش را در تصویب برخی قوانین، اعمال تصمیمهای بی پشتوانه و شعارهای
بیاساس شاهد هستیم.
سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مهمترین رویداد فرهنگی ایران است که در دهه سوم اردیبهشت جاری با حضور ناشران داخلی و خارجی برپا میشود. این رویداد در این دوره با شعار «بخوانیم و بسازیم» کار خود را از 19 اردیبهشت در مصلای تهران آغاز خواهد کرد و تا 29 اردیبهشت هم ادامه خواهد داشت.
چرا خواندن که نقش موثری در بازسازی فردی و اجتماعی دارد، این چنین
از سوی خود مردم نادیده گرفته میشود و انتخاب این شعار را برای این دوره در تلنگر زدن به مردم امروزی که
در بند تجملات زندگی و ظاهرگرایی اغلب افتادهاند، تا چه میزان موثر میدانید؟
پرسش خوبی بود. تغییر و تحولات زیستی و فرهنگی جوامع به یک شب و دو
شب نیست، به یک نسل و دو نسل و چند نسل برمیگردد. این تغییر و تحولات البته که باید
محقق شود؛ چراکه در مسیر تکامل و توسعه جوامع است اما اگر از ابتدا ساختارمند
نباشد و با سلیقه و رفتارهای فردی، صرفا بعد فردگرایی یابد، با یک چشم به هم زدنی
مردمانی را نظاره هستید که تقلید بیپشتوانه، ظاهرگرایی و تجملپرستی را پیشه کردهاند
و برایش جان هم میدهند، مال پیشکش! بالا رفتن آمار عملهای
زیبایی که این سالها مردان همردیف با زنان در این صف خریدارانه از یکدیگر پیشی
میگیرند مصداق بارز این موج افسارگسیخته است که در پرسش نخست به بخشی از دلایل
منتهی به این جریان ظاهرپرستی و تجملگرایی اشاره کردم.
یا تاکید باید گفت توسعه تکنولوژی بدون آمادگی و پذیرش ذهنی بنا بر
فرهنگ و عرف جامعه ایرانی مانند شمشیر دو لبه است و افراد را زخمی میکند. در عین
حال، ضرورت اجتماعی آن را مطالبه میکند! شعار بخوانیم و بسازیم تاکید بر فرهنگ
کتابخوانی است. اهمیت کتاب را نشان میدهد. نقش
کتاب را برای توسعه ساختارمند در ورای تحولات ارتباطی و فرهنگی برجسته میشمارد.
رواج سطحینگری و اعمال فردگرایی حتی به قیمت جان خود فرد را نکوهش میکند و بر آن
خط بطلان میکشد و فریاد میزند کوتاه فکر نکنیم!
خب، برگردیم به کارکرد و ساختار خود نمایشگاه که به نوعی ویترین صنعت
نشر ایران است، این رویداد را آیا در بازشناسی و بازنمایی ناشران شهرستانی در این
سالها موفق میدانید؟
ببینید نمایشگاه بینالمللی کتاب که همه ساله در تهران برگزار میشود،
ظرفیتی بالقوه برای بهرهمندی مطلوب همه ناشران به ویژه شهرستانی است. ناشران مطرح
که اغلب متمرکز در تهران هستند به واسطه فرصت چاپ آثار فاخر و قلم پدیدآورندگان متبحر
غنی هستند و با جایگاه و اعتباری که طی سالها کسب کردهاند در مسیری هموار و
مطلوب پیش میروند حتی با گران شدن کاغذ هم روی غلتکند و کانالهای ارتباطی خودشان
را دارند.
حضور در این نمایشگاه برای آنها به نوعی تجدید پیمان با عموم مردم و
جذب مخاطبان فاخر دیگر است؛ اما برای ناشران استانی این نمایشگاه از نگاه دیگری
جلوه میکند. نمیتوانم بگویم این نمایشگاه فرصت
برابری برای ناشران استانی است که همتراز با ناشران تهرانی جلوه کنند اما میتواند
شرایط و تعاملاتشان را مطلوب یا شاید مطلوبتر کند. به این دلیل که فرصتی هم برای
آنها فراهم میشود تا از زیر سایه تمرکز قدرت ناشران شناختهشده به واسطه این
نمایشگاه بیرون بیایند و همراه با آنها به تعامل و ارتباط و عرضه نشرشان به عموم مردم
در تهران بپردازند و دیده شوند. البته باید توجه داشت که در نگاه برخی مولفان، ناشران
استانی فرصت دیده شدن کتابشان را میگیرد، چون این ناشران به هر دلیل از جمله
کمبودها یا نداشتن تخصص و حرفهای عمل نکردن در زمینه چاپ استاندارد، توزیع،
ویراستاری و اصول صفحهآرایی و زیباشناسی ضعیف ظاهر شدهاند و این دلیلی است برای
اقبال اغلب مردم به سمت ناشران تهرانی و مطرح.
سیاستها و ساختار این نمایشگاه آیا به برندسازی نشر و پدیدآورندگان
بومی توجهی هم دارد؟
به نظرم برچسب برند به ناشر و مولف ظلم بزرگی است برای خفه شدن ایدههای
تازه و اندیشههای نو! حالا این برندسازی برای ناشر باشد یا مولف تفاوتی ندارد.
اصلا این برند را به هیچ کتابی منتسب نکنیم! بگذاریم مخاطب در این برهه فقط کتابی
بخواند! هر کتاب فاخر لزوما کتابی نیست که برای مثال به چاپ سی و هشتم رسیده است
یا فلان ناشر مطرح چاپش کرده است. خودم شخصا کتابهایی را در حوزه تاریخ و علوم اجتماعی
مطالعه کردهام که با همان چاپ نخستش اندیشه و مسیر زندگیام را متحول کردهاند. برای
همین معتقدم اگر اهل کتاب باشی با مطالعه همان چند ورق نخست میفهمید که این کتاب
ارزش خواندن دارد یا خیر. اگر داشت بخوانیدش و به ناشر و برند و مطرح بودن و تعداد
چاپش توجه نکنید. بخوانید و آن را به دیگران معرفی کنید.
در پاسخ به این سوالتان در خصوص نقش نمایشگاه در برندسازی هم باید
بگویم حتی حضور مردم عام برای حضور در نمایشگاه هیجان و اعتبار دارد. چه رسد به
ناشر و مولف به دلیل همان جلوه تعاملگرایی و جریانسازی گسترده اش در وسعت بینالمللی.
نمایشگاه بینالمللی کتاب در واقع شبیه ویترینی است که هم
به عموم مردم فرصت بهتر برای خریدن و دیدن عناوین کتابها را میدهد و هم به ناشران و پدیدآورندگان فرصت
تعامل و عرضه کردن اندیشههای غنی و با ارزش فرهنگی.
به نظر شما پدیدآورندگان بومی چگونه میتوانند در نمایشگاه
سهم داشته باشند و خود و آثار خود را در این فضا عرضه و معرفی کنند و از آن به عنوان
یک فرصت استفاده کنند؟
به نظرم انتظارات پدیدآورندگان بومی هر شهرستان باید نخست از سوی مسوولان
فرهنگی استانشان مورد توجه قرار گیرد. از این رو پدیدآورندگان آثار فاخر انتظار
دارند از سوی سازمانهایی که متولی امر هستند چون سازمان ارشاد اسلامی یا شهرداری
یا استانداری در راستای تحقق اهداف پژوهشی و فرهنگی، مولفان را مورد حمایت و
پشتیبانی قرار دهند. این نمایشگاه نیز در واقع فرصت خوبی است تا مسوولان شرایطی
برای حضور پدیدآورندگان بومی فراهم کنند. بیشتر برای آنهایی که توان حضور به دلیل
مشکلات مالی ندارند. این حمایت هم برای مولف و هم برای ناشر بومی باشد، شایستهتر
است تا آنها هم در کنار ناشران مطرح در نمایشگاه به تعامل بهتر با مخاطبان و مردم
بپردازند و برای عرضه آثارشان نقش موثری ایفا کنند.
source