تفاوتهای فرهنگی میان نسلها در ایران بهطور گستردهای تحتتأثیر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شکل گرفتهاست که در دهههای اخیر با سرعتی بیسابقه در حال تغییر هستند. شبکههای اجتماعی و رسانههای دیجیتال در این میان نقش مهمی در تشدید این تفاوتها داشته و باعث شکلگیری یک نسل با ارزشها و نگرشهای جدید و متفاوت از نسلهای قبل شدهاند. این تغییرات فرهنگی نهتنها منجر به تنوع و پویایی در جامعه ایرانی شده، بلکه چالشهایی جدید برای هویت ملی و آینده اجتماعی کشور ایجاد کردهاست.
با توجه به پیچیدگی و چندبعدی بودن این تفاوتها، بررسی و نقد چالشهای ناشی از شبکههای اجتماعی و ارائه راهکارهایی برای کاهش وابستگی نسل جوان به این پلتفرمها میتواند به فهم بهتر این تحول فرهنگی و اجتماعی در ایران و نیز پیشبینی مسیرهای پیش روی جامعه کمک کند.
نقش شبکههای اجتماعی در تغییرات فرهنگی و اجتماعی
شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام، تلگرام و توییتر با ارائه امکان انتقال سریع اطلاعات و آگاهیهای اجتماعی، نقش مؤثری در شکلگیری و تقویت تفاوتهای نسلی ایفا کردهاند. برخلاف گذشته که منابع اطلاعاتی محدود به رسانههای سنتی و کنترلشدهبود، امروزه نسل جدید میتواند به طیف گستردهای از اطلاعات و دیدگاههای مختلف دسترسی داشته باشد. این پدیده موجب افزایش آگاهیهای اجتماعی و سیاسی در نسل جدید شده و آنها را به داشتن دیدگاههایی متفاوت و حتی متضاد با نسلهای قبلی سوق دادهاست.
از سوی دیگر، شبکههای اجتماعی با فراهم کردن دسترسی آسان به فرهنگهای جهانی و ترویج ارزشهایی مانند فردگرایی، آزادی بیان و برابری، به عنوان هنجارهای جدید و متفاوت برای نسل جدید عمل میکنند. نسل جوان ایران به واسطه این ارزشها، خود را در تقابل با برخی از ارزشها و باورهای سنتی مییابد و به دنبال مسیرهای جدیدی برای هویتیابی و خودبیانگری است. این روند ضمن ایجاد چالشهای هویتی، امکان برقراری تفاهم بین نسلها را نیز دشوارتر کردهاست.
وابستگی جوانان به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی
بهرغم فواید اطلاعاتی و ارتباطی شبکههای اجتماعی، وابستگی بیش از حد به آنها چالشهای جدی را برای جوانان و جامعه به همراه داشتهاست. انزوای اجتماعی و شکلگیری هویتهای مجازی، جوانان را از برقراری ارتباطات عمیق و معنادار در دنیای واقعی دور کردهاست. همچنین، افزایش ساعات صرفشده در فضای مجازی به کاهش فعالیتهای جسمانی و مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی منجر شدهاست. بهعلاوه، تمایل جوانان به یادگیری و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی کاهش یافته و این امر به افت سطح علمی و مهارتی آنها منجر شدهاست.
برای کاهش این وابستگی و بهرهبرداری مثبتتر از فضای مجازی، میتوان راهکارهای زیر را پیشنهاد داد:
افزایش آگاهی و آموزش: برگزاری کارگاههای آموزشی در مدارس و دانشگاهها برای آگاهسازی جوانان از آسیبهای استفاده بیرویه از شبکههای اجتماعی.
ایجاد جایگزینهای جذاب: تشویق جوانان به مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی مانند مسابقات و جشنوارههای هنری بهعنوان جایگزینی برای حضور در فضای مجازی.
ترغیب به مطالعه: ترویج فرهنگ کتابخوانی و یادگیری مهارتهای جدید از طریق برگزاری کارگاهها و ایجاد محیطهای تبادل دانش.
استفاده از تکنولوژیهای جایگزین: هدایت به سمت استفاده از ابزارهای دیجیتال برای فعالیتهای خلاقانه و علمی بهجای استفاده سطحی از شبکههای اجتماعی.
تنظیم محدودیتهای زمانی: کمک به جوانان برای مدیریت زمان استفاده از شبکههای اجتماعی با تنظیمات گوشی و برنامههای کنترلی.
در نهایت، برای کاهش وابستگی جوانان به فضای مجازی، نیاز است که دولت، خانوادهها و نهادهای فرهنگی و آموزشی به ترویج استفاده هوشمندانه و سازنده از این فضا بپردازند. ایجاد تعادل بین زندگی واقعی و مجازی و افزایش فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی میتواند به بهبود کیفیت زندگی جوانان کمک کند و آنها را ترغیب به استفاده از ابزارهای دیجیتال بهعنوان مکملی برای زندگی واقعی نماید.
پژوهشگر فرهنگ و رسانه
source